fake kook
fake kook
part*1۹
منشی: هی خانم بدون که اقای جئون خودش زن داره
ا.ت: خب داشته باشه
منشی: یعنی چی توهم حتما روش کراشی
ا.ت: نه نیستم مگه تو هستی
منشی: عجیبه نیستی همه هستن خوشبحال اون زنش
ا.ت: زنشو میشناسی
منشی: نه ولی یه چیز بهت میگم ولش کن برو
ا.ت: یعنی چی
منشی: تو این خوشتیپ و جذابیشو نگاه نکن اخلاقشو ندیدی
ا.ت: بده
منشی: بده ههه اصلا جواب سلام نمیده
ا.ت:پس اینا به او گفتی من الان میرم اینا بهش میگم
منشی: خیلی خوش خیالی فکر میکنی میاد حرف تو گوش میده منو اخراج میکنه
ا.ت: شاید اره
منشی: من الان بهش زنگ میزنم میگم بیاد
ا.ت: زنگ بزن
منشی: الو رئیس یه خانم اومده هرچی بهش میگم برو نمیره
ا.ت: گفتی بهش
منشی: اره الان میاد
کوک: چیه باز
منشی: این خانمست هرچی بهش میگم گوش نمیده همین جا وایساده
کوک: با کی هستی
ا.ت: منو داره میگه
کوک: ا.ت مگه بهت نگفتم چیزی بهش نگو
ا.ت: چیزی نگفتم
منشی: میشناسیش
کوک: اره زنمه خب ا.ت تو برو تو دفتر من
ا.ت: تو برو منم میام
کوک: خب باشه
ا.ت: خب منشی خانم
منشی: ببخشید خانم بی احترامی کردم
ا.ت: اگه میخوای حرفاتو بهش نگم سریع از کارت در بیا
منشی: من به این کار احتیاج دارم
ا.ت: خودم برات یه کار بهتر پیدا میکنم
منشی: اخه
ا.ت: اگه خودت در نمیای پس من همه چیز بهش میگم اونموقع اخراج میشی خودم برات یه کار پیدا میکنم دیگه
منشی: خب باشه چشم
رفتم پیش کوک
کوک: مگه نگفتم سر به سرش نزار
ا.ت: کاریش نکردم
کوک: خب حالا مهم نیست
ا.ت:این عروسک کیه
کوک: بچه یکی از همکارام اومده بود عروسکشو جا گذاشت
ا.ت: منم میخوام
کوک: چی میخوای
ا.ت: عروسک
کوک: تو باید بری برای بچت عروسک بخری نه خودت
ا.ت: بچت؟ یعنی فقط بچه منه
کوک: ببخشید بچمون
ا.ت: خب من خودم عروسک میخوام مگه رئیس اینجا نیستی مگه اینجا ماله تو نیست پس میبرمش برای خودم
کوک:خب اینجا ماله من باشه
ا.ت: خب منم ماله توهم دیگه
کوک: ا.ت بزارش زمین بشین سرجات
ا.ت: یه چیزی بگم
کوک: بگو
ا.ت: احساس میکنم دیگه دوسم نداری
کوک: احساس نکن
ا.ت: راست میگم خب دیگه بهم زیادی اهمیت نمیدی بهم نمیگی عزیزم بیب یا عشقم دیگه بغلم نمیکنی اخلاقت هم باهام بد شده
#کوک
#فیک
#سناریو
part*1۹
منشی: هی خانم بدون که اقای جئون خودش زن داره
ا.ت: خب داشته باشه
منشی: یعنی چی توهم حتما روش کراشی
ا.ت: نه نیستم مگه تو هستی
منشی: عجیبه نیستی همه هستن خوشبحال اون زنش
ا.ت: زنشو میشناسی
منشی: نه ولی یه چیز بهت میگم ولش کن برو
ا.ت: یعنی چی
منشی: تو این خوشتیپ و جذابیشو نگاه نکن اخلاقشو ندیدی
ا.ت: بده
منشی: بده ههه اصلا جواب سلام نمیده
ا.ت:پس اینا به او گفتی من الان میرم اینا بهش میگم
منشی: خیلی خوش خیالی فکر میکنی میاد حرف تو گوش میده منو اخراج میکنه
ا.ت: شاید اره
منشی: من الان بهش زنگ میزنم میگم بیاد
ا.ت: زنگ بزن
منشی: الو رئیس یه خانم اومده هرچی بهش میگم برو نمیره
ا.ت: گفتی بهش
منشی: اره الان میاد
کوک: چیه باز
منشی: این خانمست هرچی بهش میگم گوش نمیده همین جا وایساده
کوک: با کی هستی
ا.ت: منو داره میگه
کوک: ا.ت مگه بهت نگفتم چیزی بهش نگو
ا.ت: چیزی نگفتم
منشی: میشناسیش
کوک: اره زنمه خب ا.ت تو برو تو دفتر من
ا.ت: تو برو منم میام
کوک: خب باشه
ا.ت: خب منشی خانم
منشی: ببخشید خانم بی احترامی کردم
ا.ت: اگه میخوای حرفاتو بهش نگم سریع از کارت در بیا
منشی: من به این کار احتیاج دارم
ا.ت: خودم برات یه کار بهتر پیدا میکنم
منشی: اخه
ا.ت: اگه خودت در نمیای پس من همه چیز بهش میگم اونموقع اخراج میشی خودم برات یه کار پیدا میکنم دیگه
منشی: خب باشه چشم
رفتم پیش کوک
کوک: مگه نگفتم سر به سرش نزار
ا.ت: کاریش نکردم
کوک: خب حالا مهم نیست
ا.ت:این عروسک کیه
کوک: بچه یکی از همکارام اومده بود عروسکشو جا گذاشت
ا.ت: منم میخوام
کوک: چی میخوای
ا.ت: عروسک
کوک: تو باید بری برای بچت عروسک بخری نه خودت
ا.ت: بچت؟ یعنی فقط بچه منه
کوک: ببخشید بچمون
ا.ت: خب من خودم عروسک میخوام مگه رئیس اینجا نیستی مگه اینجا ماله تو نیست پس میبرمش برای خودم
کوک:خب اینجا ماله من باشه
ا.ت: خب منم ماله توهم دیگه
کوک: ا.ت بزارش زمین بشین سرجات
ا.ت: یه چیزی بگم
کوک: بگو
ا.ت: احساس میکنم دیگه دوسم نداری
کوک: احساس نکن
ا.ت: راست میگم خب دیگه بهم زیادی اهمیت نمیدی بهم نمیگی عزیزم بیب یا عشقم دیگه بغلم نمیکنی اخلاقت هم باهام بد شده
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۴.۷k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.