fake kook
fake kook
part*2۱
چند ساعت بعد
ا.ت: کوک
کوک: جانم
ا.ت: من اینجا چیکار میکنم
کوک: یادت نمیاد
ا.ت: یادم رفته بود من چرا اینجا خوابم برده بود
کوک: مثل اینکه خیلی خوابت میومد
ا.ت: اره تو چی خوابت نبرد
کوک: یه یک ساعتی خوابیدم
ا.ت:خوابت نمیاد
کوک: نه ا.ت بلند شو الان یکی از دوستام میخواد بیاد
ا.ت: باشه من میرم بیرون یه دوری بزنم
کوک:باشه برو عزیزم
از دید ا.ت
رفتم بیرون منشی هم هنوز اونجا بود
ا.ت: نرفتی
منشی: الان میخواستم جمع کنم برم
ا.ت:خب چطور میشه بیام جای تو
منشی: برو امتحان بده اگه قبول شدی بیا
ا.ت: ممنون
چطوره من امتحان بدم فک کنم خوب باشه رفتم
ا.ت: سلام
👨🏻: سلام
ا.ت: فکر کنم منشی استعفا داده خب من دلم میخواد منشی بشم میشه
👨🏻: این فرم پر کن
ا.ت: باشه
چند دقیقه بعد
ا.ت: بفرمایید
👨🏻: مرسی تا یک ساعت دیگه بهتون خبر میدم
ا.ت: بله منتظرم
👨🏻: راستی شما چرا روی برگه نوشتید که زنه اقای جئون هستید
ا.ت: خب نوشته بود رابطت با رئیس اینجا
👨🏻: بعد ننوشته بود که دروغ بدی
ا.ت: من دروغ ندادم
👨🏻: من واقعا نمیدونم چی بگم
ا.ت: توهم باور نمیکنی که من زنه جونگکوکم
👨🏻: انتظار داری چطور باور کنم
ا.ت: الان یکی از دوستاش میخواد بیاد به دیدنش
👨🏻: خب اره ولی تو از کجا میدونی
ا.ت: خب میگم من زنشم
👨🏻: اسمت چیه
ا.ت: تو فرم نوشتم اسمم هم ا.اتس
👨🏻: وایی ببخشید خانم من عکستون رو تو گوشی رئیس دیده بودم خیلی خیلی معذرت میخوام
ا.ت: قبول نشدم
👨🏻: اینکه نیاز به گفتن نداره شما قبولید
ا.ت: ممنون
#کوک
#فیک
#سناریو
part*2۱
چند ساعت بعد
ا.ت: کوک
کوک: جانم
ا.ت: من اینجا چیکار میکنم
کوک: یادت نمیاد
ا.ت: یادم رفته بود من چرا اینجا خوابم برده بود
کوک: مثل اینکه خیلی خوابت میومد
ا.ت: اره تو چی خوابت نبرد
کوک: یه یک ساعتی خوابیدم
ا.ت:خوابت نمیاد
کوک: نه ا.ت بلند شو الان یکی از دوستام میخواد بیاد
ا.ت: باشه من میرم بیرون یه دوری بزنم
کوک:باشه برو عزیزم
از دید ا.ت
رفتم بیرون منشی هم هنوز اونجا بود
ا.ت: نرفتی
منشی: الان میخواستم جمع کنم برم
ا.ت:خب چطور میشه بیام جای تو
منشی: برو امتحان بده اگه قبول شدی بیا
ا.ت: ممنون
چطوره من امتحان بدم فک کنم خوب باشه رفتم
ا.ت: سلام
👨🏻: سلام
ا.ت: فکر کنم منشی استعفا داده خب من دلم میخواد منشی بشم میشه
👨🏻: این فرم پر کن
ا.ت: باشه
چند دقیقه بعد
ا.ت: بفرمایید
👨🏻: مرسی تا یک ساعت دیگه بهتون خبر میدم
ا.ت: بله منتظرم
👨🏻: راستی شما چرا روی برگه نوشتید که زنه اقای جئون هستید
ا.ت: خب نوشته بود رابطت با رئیس اینجا
👨🏻: بعد ننوشته بود که دروغ بدی
ا.ت: من دروغ ندادم
👨🏻: من واقعا نمیدونم چی بگم
ا.ت: توهم باور نمیکنی که من زنه جونگکوکم
👨🏻: انتظار داری چطور باور کنم
ا.ت: الان یکی از دوستاش میخواد بیاد به دیدنش
👨🏻: خب اره ولی تو از کجا میدونی
ا.ت: خب میگم من زنشم
👨🏻: اسمت چیه
ا.ت: تو فرم نوشتم اسمم هم ا.اتس
👨🏻: وایی ببخشید خانم من عکستون رو تو گوشی رئیس دیده بودم خیلی خیلی معذرت میخوام
ا.ت: قبول نشدم
👨🏻: اینکه نیاز به گفتن نداره شما قبولید
ا.ت: ممنون
#کوک
#فیک
#سناریو
۹.۳k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.