شوگا:باشه بریم
شوگا:باشه بریم
هانا:دستشو گرفتم و رفتیم سمت بستنی فروش برا هردومون بستنی توت فرنگی و ایس پک سفارش دادم:نگاه من به چیزهای ساده عادت دارم برا همین اینا رو برا هردومون سفارش دادم،و از طرف تو تصمیمی گرفتم چون میدونم اگه تو بخوای انتخاب کنی ی چیز تلخ انتخاب میکنی و من میخوام چیزهای شیرین رو امتحان کنی
شوگا:دوروز نشده زود منو شناختی؟
هانا:خیلی وقته میشناسمت
شوگا:چطور؟
گارسون:سفارشتون امادست!
هانا:مرسی،سفارشو برداشتم و گذاشتم رو میز و نشستیم:منو یادت نمیاد؟دوران دانشگاه باهم ی کلاس بودیم
شوگا:اها،من زیاد به کلاس توجه نمیکردم
هانا:میدونم،بستنی رو بخور
شوگا:امممم خب باشه
هانا:بعدشم ایس پک
شوگا:شبیه مامانایی شدی که به بچه هاشون میگن این و اونو بخور
هانا با خنده گفتم:یاااا زود شبیه مامانا شدم هنوز جوونماااااا
شوگا:توهم ایس پکت رو بخور
هانا:ایسم رو که خوردم اونم تموم کرد:خوشت اومد؟
شوگا:اره خوشمزه بود،عجیبه ولی اولین باره امتحانش میکنم
هانا:شیرینی همیشه زیباست فقط باید خودت بری دنبالش
شوگا:سعی میکنم
هانا:هنوز تموم نشده،بلند شو
بلند شد دستشو گرفتم و قدم زنان به اطرافمون که چراغونی شده نگاه میکردیم زیبا بود:ببین این چراغا چطور همه جا رو روشن کردن چه قشنگن
شوگا:اره منظره زیباییه
هانا:کلی گشتیم و رفتیم و اومدیم تا که ساعت ۹ شد دیگه من باید برمیگشتم:اوکی تا امروز کافیه بریم خونه هامون اوکی؟فردا میبینمت
لپشو کشیدم و سوار تاکسی شدم و رفتم خونه
هانا:دستشو گرفتم و رفتیم سمت بستنی فروش برا هردومون بستنی توت فرنگی و ایس پک سفارش دادم:نگاه من به چیزهای ساده عادت دارم برا همین اینا رو برا هردومون سفارش دادم،و از طرف تو تصمیمی گرفتم چون میدونم اگه تو بخوای انتخاب کنی ی چیز تلخ انتخاب میکنی و من میخوام چیزهای شیرین رو امتحان کنی
شوگا:دوروز نشده زود منو شناختی؟
هانا:خیلی وقته میشناسمت
شوگا:چطور؟
گارسون:سفارشتون امادست!
هانا:مرسی،سفارشو برداشتم و گذاشتم رو میز و نشستیم:منو یادت نمیاد؟دوران دانشگاه باهم ی کلاس بودیم
شوگا:اها،من زیاد به کلاس توجه نمیکردم
هانا:میدونم،بستنی رو بخور
شوگا:امممم خب باشه
هانا:بعدشم ایس پک
شوگا:شبیه مامانایی شدی که به بچه هاشون میگن این و اونو بخور
هانا با خنده گفتم:یاااا زود شبیه مامانا شدم هنوز جوونماااااا
شوگا:توهم ایس پکت رو بخور
هانا:ایسم رو که خوردم اونم تموم کرد:خوشت اومد؟
شوگا:اره خوشمزه بود،عجیبه ولی اولین باره امتحانش میکنم
هانا:شیرینی همیشه زیباست فقط باید خودت بری دنبالش
شوگا:سعی میکنم
هانا:هنوز تموم نشده،بلند شو
بلند شد دستشو گرفتم و قدم زنان به اطرافمون که چراغونی شده نگاه میکردیم زیبا بود:ببین این چراغا چطور همه جا رو روشن کردن چه قشنگن
شوگا:اره منظره زیباییه
هانا:کلی گشتیم و رفتیم و اومدیم تا که ساعت ۹ شد دیگه من باید برمیگشتم:اوکی تا امروز کافیه بریم خونه هامون اوکی؟فردا میبینمت
لپشو کشیدم و سوار تاکسی شدم و رفتم خونه
۳.۲k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.