part 84
رسیدن خونه سوزومه رفت سمت اتاقشو روی تحت ولو شد الارم رو ساعت چهار زدو خوابید
«صبح»
ویو سوزومه
با الارم گوشی پاشدم ساعت چهار بود اول جزوه این هفته رو نوشتم یه ساعت وقت برد و بعد نشستم به خوندن درسام امروز امتحان داشتیم تاساعت هفت درسامو خوندمو رفتن یه دوش ده مینی گرفتمو اومدم بیرون لباسام رو پوشیدمو یه میکاپ لایت کردم و با درست کردن موهام کارم تموم شد رفتم پایین
جنیور: گودمورنینگ بیبی
سوزومه: صبح بخیر
جنیور: خواب موندی
سوزومه: اره بریم؟
جنیور: لغمه اماده کردم بیا تو راه بخور
سوزومه: باشه مرسی
رفتیم سوار ماشین شدیمو رفتم مدرسع وقتی پیاده شدم رفتم سمت جنیور و دستم رو تو دستاش حلقه کردم که با تعجب نگام کرد رفتم سمت داخل که دخترا اومدن
لیلی: خبریه
امیلی: دوباره میخوای پوز برادرتو بدی
سوزومه: شاید از این به بعد پوز نامزدمو دادم
لیلی وامیلی: چییییی
سوزومه: اخر هفته قرار نامزد کنیم
امیلی: یه لحظه دارم دانلود میکنم........ یعنی چی چرا یهویی
سوزومه: یهویی نیست فقط امادگیش رو نداشتیم
لیلی: پس واقعا دارین نامزد میکنین
سوزومه: اوم
لیلی: امیلی نیشگونم بزن از خواب بیدار شم
امیلی نیشگون زد
لیلی: عایییی وحشی
امیلی: خودت گفتی
سوزومه:بسه بریم سر کلاس............... بعدا میبینمت جنیور
از جنیور خداحافظی کردمو رفتم کلاس مثل همیشه ری نیومده بود نشستم سر جامو سرمو روی میزم گذاشتمو خوابیدم
بعد چند مین با تکونای ری بیدار شدم
ری: دبیر اومد(اروم)
سوزومه: کی اومدی
ری؛ همین الان
سوزومه: از ساعت چهار بیدارم
ری: زیاد به خودت فشار نیار
سوزومه: اوم
ری: کلاست برای اخر هفته کنسل کردم
سوزومه: مرسی خودمم میخواستم بگم
دبیر: خانوم پیترسون اگه جلستون تموم شده با اجازتون میخوام برگه هارو بخش کن
لیلی: مگه امتحان داشتیم
امیلی: اگه خبر داشتی میخوندی؟(اروم)
لیلی: خب نه (اروم)
دبیر برگه هارو پخش کردو کلاس تو سکوت غرق شد برگه هارو بعد بیست مین گرفت و بعد شروع کرد به درس دادن بعد یکو نیم ساعت زنگ خورد
لیلی: امتحانرو چیکار کردید
امیلی: پنجا پنجا
لیلی: منم تا اون حد تونستم
سوزومه: ری مال تو خوب بود
ری: اوم. تو چطور
سوزومه: مثل همیشه
امیلی: بریم ببرون یه هوایی بخوره به کَلمون
تو حیاط
سوزومه: لیلی برام یه لطفی میکنی
لیلی: چه لطفی
سوزومه: خرید
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.