عشق ابدی♥ p22
جیمین رفت
+خب حالا خونه رو تزیین کنم تنهایی نمتونم بهتره زنگ بزنم به لیا
زنگ زد گفت بیاد اونم قبول کرد
+خب من وسایل رو از قبل خریده بودم بعد چند مین صدا زنک در امد
رفتم باز کردم دیدم که لیا هستش
کلی کلنجار رفتیم تا یه چیزی درست کنیم
بعد2ساعت تموم شد کارمون یه نگا به ساعت کردم دیدم دیر وقته رفتیم آرایش کردیم یه لباس قشنگ پوشیدم لیا هم همینطور بعد زنگ زد سوهیون که بیاد یکمم کرمم فعال شد زنگ زدم به جیمین
_الو عشقم چطوری؟
+جـ جـ جیمین درد دارم ایییی(داد، گریه مصنوعی)
_اات چیشد خوبی؟(نگران)
+کـ کـ کمک..(دیگه لال شد)
_ات؟ ات عشقم؟
ویو جیمین
گوشیو قط کردم سریع رفتم سمت خونه راه خونه45دقیقه بود من اون راهو20دقیقه ای رفتم رسیدم دم در پیاده شدم درو باز کردم دیدم که هیچ کس نیست چراغ هاهم خاموشه داشتم میرفتم جلو که یهو چراغا روشن شودنو دست هورا که یهو بمب شادی ترکوندن دیدم ات داره میخنده سریع رفتم بغلش کردم
_ات ات حالت خوبه(گریه)
+یااا من بهت تولد گرفتم گریه کنی بخدا میزنم تو.. هیچی بگذریم من خوبم
_خب چرا مث آدم نگفتی میخوای تولد بگیری واسم
+اخه مگه اونطوری سوپرایز میشد اسکل من
&خب جیمین تولدت مبارک امید وارم تولد بچه 5متون روجشن بگیرین
_ممنون🫂
#خب تولدت مبارک داشم
_ممنون
+خب بیا بریم کیکم رو ببر
_کیکت؟
+بخدا به هیچ کدومتون نمیدم واسه خودمه
&یاااا
+باشه دلم سوخت یه کوچلو میدم
رفتن کیکو بردین که ات کادوشو آورد یه ساعت از برندی که جیمین عاشقشه
_وای عشقم ممنونم راستی من درست3ماهه منتظرم تا تو بگی بچه چیه دختر یا پسر؟
+خب اگه دختر باشه دیگه منو فراموش میکنی؟
_این چه حرفیه جای تو تو قلبم یه چیز دیگس
+خب.. چیزه.. بچه.. دختره
_چـ چـ چی؟(ذوق)
#تبریک میگم جیمین تو عاشق دخترا بودی
+عاشق دخترا؟
_منظورش بچس عشقم وایی مرسی
#عشقم ما کی ازدواج میکنیم اینا هم سن ماست ازدواج کردن که هیچ بچه هم دارن
&هروقت ات بچه دوم آورد درست همون روز بدون تاخیر
+تو میدونی من بچه دوم نمیخوام بخاطر همین
_کی گفته تا بچه به دنیا امد باید منتظر بدیش هم باشین
+عهه زشته
که یهو سوهیون از کله جیمین گرفت فرو کرد تو کیک
_چه خوشمزس (منحرف کیک)
+نهههه کیک قشنگمممم
&نگران نباش یکی دیگه هم داریم تو یخجال
+سوهیون پدصگ
&یااا با دوس پسرم درست حرف بزن
_ای بابا بریم کیکو بخوریم
رفتن خوردن هرکی رفت خونه خودشون
ات رفت لباسشو عوض کرد امد پیش جیمین
_عشقم ممنون بابت سوپرایز قشنگت
+بوسه ای روی لب جیمین گذاشت
_نمیبینم بارداریا میام...
+نه نه غلط کردم بریم بخوابیم
_باشه(خنده)
رفتن رو تخت خوابیدن تو بغل هم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
25لایک
25کامنت
+خب حالا خونه رو تزیین کنم تنهایی نمتونم بهتره زنگ بزنم به لیا
زنگ زد گفت بیاد اونم قبول کرد
+خب من وسایل رو از قبل خریده بودم بعد چند مین صدا زنک در امد
رفتم باز کردم دیدم که لیا هستش
کلی کلنجار رفتیم تا یه چیزی درست کنیم
بعد2ساعت تموم شد کارمون یه نگا به ساعت کردم دیدم دیر وقته رفتیم آرایش کردیم یه لباس قشنگ پوشیدم لیا هم همینطور بعد زنگ زد سوهیون که بیاد یکمم کرمم فعال شد زنگ زدم به جیمین
_الو عشقم چطوری؟
+جـ جـ جیمین درد دارم ایییی(داد، گریه مصنوعی)
_اات چیشد خوبی؟(نگران)
+کـ کـ کمک..(دیگه لال شد)
_ات؟ ات عشقم؟
ویو جیمین
گوشیو قط کردم سریع رفتم سمت خونه راه خونه45دقیقه بود من اون راهو20دقیقه ای رفتم رسیدم دم در پیاده شدم درو باز کردم دیدم که هیچ کس نیست چراغ هاهم خاموشه داشتم میرفتم جلو که یهو چراغا روشن شودنو دست هورا که یهو بمب شادی ترکوندن دیدم ات داره میخنده سریع رفتم بغلش کردم
_ات ات حالت خوبه(گریه)
+یااا من بهت تولد گرفتم گریه کنی بخدا میزنم تو.. هیچی بگذریم من خوبم
_خب چرا مث آدم نگفتی میخوای تولد بگیری واسم
+اخه مگه اونطوری سوپرایز میشد اسکل من
&خب جیمین تولدت مبارک امید وارم تولد بچه 5متون روجشن بگیرین
_ممنون🫂
#خب تولدت مبارک داشم
_ممنون
+خب بیا بریم کیکم رو ببر
_کیکت؟
+بخدا به هیچ کدومتون نمیدم واسه خودمه
&یاااا
+باشه دلم سوخت یه کوچلو میدم
رفتن کیکو بردین که ات کادوشو آورد یه ساعت از برندی که جیمین عاشقشه
_وای عشقم ممنونم راستی من درست3ماهه منتظرم تا تو بگی بچه چیه دختر یا پسر؟
+خب اگه دختر باشه دیگه منو فراموش میکنی؟
_این چه حرفیه جای تو تو قلبم یه چیز دیگس
+خب.. چیزه.. بچه.. دختره
_چـ چـ چی؟(ذوق)
#تبریک میگم جیمین تو عاشق دخترا بودی
+عاشق دخترا؟
_منظورش بچس عشقم وایی مرسی
#عشقم ما کی ازدواج میکنیم اینا هم سن ماست ازدواج کردن که هیچ بچه هم دارن
&هروقت ات بچه دوم آورد درست همون روز بدون تاخیر
+تو میدونی من بچه دوم نمیخوام بخاطر همین
_کی گفته تا بچه به دنیا امد باید منتظر بدیش هم باشین
+عهه زشته
که یهو سوهیون از کله جیمین گرفت فرو کرد تو کیک
_چه خوشمزس (منحرف کیک)
+نهههه کیک قشنگمممم
&نگران نباش یکی دیگه هم داریم تو یخجال
+سوهیون پدصگ
&یااا با دوس پسرم درست حرف بزن
_ای بابا بریم کیکو بخوریم
رفتن خوردن هرکی رفت خونه خودشون
ات رفت لباسشو عوض کرد امد پیش جیمین
_عشقم ممنون بابت سوپرایز قشنگت
+بوسه ای روی لب جیمین گذاشت
_نمیبینم بارداریا میام...
+نه نه غلط کردم بریم بخوابیم
_باشه(خنده)
رفتن رو تخت خوابیدن تو بغل هم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
25لایک
25کامنت
۱۴.۰k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.