تله
تله
پارت دو
کیم لیلی هستم و از آشنایی باهاتون خوشوقتم آقای جیکی
جونگوک به دستش که جلو آورده بود خیره شد و با شنیدن اسم و فامیلیش نیشخند زد دستش رو متقابلا در کمال ادب جلو برد. دست ظریف دختر رو ،گرفت کمی خم شد و گفت:
- منم همینطور لیدی
لیلی کمی سرش رو کج کرد و به ماسک روی صورت جونگوک خیره شد و گفت:
- آممم افتخار دیدن صورتتون رو بهم نمیدین آقای جی کی؟ اما جونگوک بی توجه بهش داشت همه چی رو تو ذهنش تحلیل و مرور می کرد.
لهجهی آمریکایی کره ای چشمهای کشیده و رنگی، شباهت به عکس پدر و پسر...
تمام اینها باعث شد بیشتر سعی کنه تا از زیر زبون اون دختر حرف بکشه،پس دستش رو سمتش گرفت و گفت:
- افتخار رقص میدین؟
دختر دستش رو روی دهنش گذاشت و با اشتیاق گفت:اوه، البته
ماسکش رو روی صورتش درست کرد و دستش رو تو دست مرد جذاب،گذاشت با هم سمت جمعیت در حال رقص قدم برداشتن تمام مدت سعی داشت حواسش به همه چی باشه و موفق شد اون دختر رو مست کنه تا کمی اطلاعات بدست بیاره!در حالی که جام نوشیدنی چهارم رو دستش میداد نیشخند زد.
دستش رو دور شونه هاش حلقه و بازوش رو لمس کرد. لبهاش رو به
گوشش چسبوند ازش پرسید
- چند سالته بیبی؟
دختر تو حالت مستی سرش رو رو شونه جونگوک گذاشت.به نیم رخ جذابش خیره شد و با لبخند گفت:
- ۲۳ تو چی؟
نفس عمیق ،کشید در حالی که با موهای دختر بازی میکرد و تو همون حال اطراف رو می پایید گفت:
-۲۸
ودختر تکون کوچیکی خورد و دستهای ظریفش رو دورش انداخت.چیزی نگفت.جونگوک از فرصت استفاده کرد و پرسید:
- تو خیلی زیبایی،تنها به اینجا اومدی؟
دختر بینیش رو بالا،کشید صورتش رو که تو سینه اش پنهان کرده بود رو عقب برد و با چشمهای آبی و خمارش به بازرس جوان چشم دوخت و گفت:
اوه،ممنونم نه برادرم هم اینجاست
لب هاش رو به حالت بچگانه ای جلو برد و گفت:
اون از من خوشش نمیاد..
نیشخندش عمیق تر شد و دستش رو نوازش وار روی کمر تاشونه هاش کشید و گفت:
جدا؟کی میتونه از همچین دختر زیبا و جذابی خوشش نیاد؟!
پارت دو
کیم لیلی هستم و از آشنایی باهاتون خوشوقتم آقای جیکی
جونگوک به دستش که جلو آورده بود خیره شد و با شنیدن اسم و فامیلیش نیشخند زد دستش رو متقابلا در کمال ادب جلو برد. دست ظریف دختر رو ،گرفت کمی خم شد و گفت:
- منم همینطور لیدی
لیلی کمی سرش رو کج کرد و به ماسک روی صورت جونگوک خیره شد و گفت:
- آممم افتخار دیدن صورتتون رو بهم نمیدین آقای جی کی؟ اما جونگوک بی توجه بهش داشت همه چی رو تو ذهنش تحلیل و مرور می کرد.
لهجهی آمریکایی کره ای چشمهای کشیده و رنگی، شباهت به عکس پدر و پسر...
تمام اینها باعث شد بیشتر سعی کنه تا از زیر زبون اون دختر حرف بکشه،پس دستش رو سمتش گرفت و گفت:
- افتخار رقص میدین؟
دختر دستش رو روی دهنش گذاشت و با اشتیاق گفت:اوه، البته
ماسکش رو روی صورتش درست کرد و دستش رو تو دست مرد جذاب،گذاشت با هم سمت جمعیت در حال رقص قدم برداشتن تمام مدت سعی داشت حواسش به همه چی باشه و موفق شد اون دختر رو مست کنه تا کمی اطلاعات بدست بیاره!در حالی که جام نوشیدنی چهارم رو دستش میداد نیشخند زد.
دستش رو دور شونه هاش حلقه و بازوش رو لمس کرد. لبهاش رو به
گوشش چسبوند ازش پرسید
- چند سالته بیبی؟
دختر تو حالت مستی سرش رو رو شونه جونگوک گذاشت.به نیم رخ جذابش خیره شد و با لبخند گفت:
- ۲۳ تو چی؟
نفس عمیق ،کشید در حالی که با موهای دختر بازی میکرد و تو همون حال اطراف رو می پایید گفت:
-۲۸
ودختر تکون کوچیکی خورد و دستهای ظریفش رو دورش انداخت.چیزی نگفت.جونگوک از فرصت استفاده کرد و پرسید:
- تو خیلی زیبایی،تنها به اینجا اومدی؟
دختر بینیش رو بالا،کشید صورتش رو که تو سینه اش پنهان کرده بود رو عقب برد و با چشمهای آبی و خمارش به بازرس جوان چشم دوخت و گفت:
اوه،ممنونم نه برادرم هم اینجاست
لب هاش رو به حالت بچگانه ای جلو برد و گفت:
اون از من خوشش نمیاد..
نیشخندش عمیق تر شد و دستش رو نوازش وار روی کمر تاشونه هاش کشید و گفت:
جدا؟کی میتونه از همچین دختر زیبا و جذابی خوشش نیاد؟!
۵.۶k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.