Wild rose cabaret

• Wild rose cabaret •

#partپایانی...

#paniz

گوشی رو سمتم گرفت ، که گوشی به دست نامحسوس یکی از اتاقای نزدیک هتل رو رزو کردم

جلوی کاباره پارک کرد و به سمتم اومد درو باز کرد پیاده شدم که دستم گرفت سرش رو نزدیک سرم آورد
رضا: اگه میدونستم انقدر به خودت میرسی از خونه بیرون نمی‌اومدیم تا چشم کسی بهت بخوره

خنده ای به حرفش کردم ، با هم به جایی رفتیم که کسی نبود روی مبل نشستیم که با دو تا لیوان سمتم اومدن به از ریختن وودا

کنارم نشست آروم خزیدم بغلش که با دستش شونه هام رو بغل کرد و شروع کرد به نوازش موهام

با هر تار مو نفس عمیقی داخل‌شون می‌کشید، لبخندی به کارش زدم که شروع به حرف زدن کرد از همه چیز و همه جا
قلبم برای حرف تند خودش رو می‌کوبید

دستی به بازوی لختم کشید و با حال خراب لب زد
رضا: بریم خونه من دیگه طاقت طاق شده
لبخندی به عجول بودنش زدم و بلند شدم دستش رو کشیدم
_پاشو یه جا دیگه رو درنظر دارم..

* * * * * * * *

نفسی داخل گردنم کشید و در اتاق رو با پا بست
رضا: چرا به فکر خودم نرسید

لبخندی زدم
_حالا که به فکر من رسیدم اما منم فکر نمیکردم انقدر بی‌طاقت باشی

پیشونی به پیشونیم گذاشت و تو چشمام نگاه کرد
رضا: هر چی که به تو مربوط باشه من بی‌طاقت میشم حتی چشمای پر از عشق‌ات

دستاش پیشروی کرد به بند های لباسم که جلوتر از خودش دکمه های لباسش رو باز کردم
شروع به بوسیدنم کرد جای جای گردنم مهر میزد با کشیدن بند های لباسم دیگه چیزی نداشتم
با هم به تخت رفتیم ، قلبم تند‌تند میزد و نفس نفس میزدیم خواستم صداش کنم که صدام رو با لباش خفه کرد

پر حرارت می‌بوسید تنم داشت از این همه حرارت میسوخت حالم بدتر از قبل شده بود این دفعه من بودم که بازی رو ادامه دادم

سر داخل گردنش بردم و چنگی به موهای پرش زدم ........

نفسی عمیقی داخل‌ موهام می‌کشید
رضا: آخ که دیگه جون تو تن‌مون نمونده

خنده‌ای به حرفش کردم نگاهی به پنجره کردم هوا روشن شده بود و خورشید خودش رو به رخ می‌کشید
_به‌نظرت الا دلا خوابه با بیدار

بوسه‌ای رو گونم زد
رضا: تو میخوای خواب باشه ما یه دور دیگه هم بریم

_بی‌ادب نگاه کن چیکار به بدنم کردی یه جای سالم نذاشتی برام همه جا کبود

من رو به خودش فشرد و داخل گردنم لب میزد
رضا: تو مال منی معلومه که برات یه جای سالم نمیزارم رز وحشی تو تنها کس منی منبع آرامش منی
تو دلا جون های منی
تموم زندگی من هستین...

#panleo
#mehrashad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
دیدگاه ها (۰)

Novel panleo

Novel panleo

• Wild rose cabaret •#part224#paniz کنار هم شام رو خوردیم سر...

• Wild rose cabaret •#part223#paniz روبه رضا کردم و لب زدم_ب...

یکی بیاد غمو از دلم در آرهجای غم اسمتو رو قلبم بذارهمگه غیر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط