فیک یونگی
فیکیونگی
فصل۲
P.²⁸
"بعد غذا"
یونگی ـ خیلی خوب شد...مرسی
ات ـ خاهش میکنم..
کوک ـ هوممم شما چ گوهی میخورین؟
ات ـ همون گوهی ک تو میخوری! چیه؟
کوک ـ هوممم؟؟ هیچ گشنم شد..
ات ـ بیا اینو بخور، من دیگه نمیتونم
کوک ـ اخجونن سوشییی!!
ات ـ یونا کجاس؟
کوک ـ پیش سوهو خابه..
ات ـ اووو چ سریعم دست ب کار شدن*لبخند شیطانی*
یونگی ـ هعیی من فقد اینجا سینگلم؟
ات ـ ن عجیجم منم هستــ....
(در خونه باز شد)
اریا ـ کجا عشقممم؟؟*مست*
ات ـ این تا الان بیرون بود؟*اشاره ب اریا*
کوک ـ متاسفانه اره...اووو راستی، یوی از خدمتکارا گفتن اتاقِ اریا درحالِ تمیز شدنه
ات ـ خب اریا بیا برو اتاقِ کوک
کوک ـ عمرااا
ات ـ نکنه ازش میترسـ...
ف ـ چیکار میکنین ساعت ۳ صبب؟؟
ات ـ مشکل فک کنم حل شد! فیلیکس اریا رو ببر اتاقت
ف ـ اتاقِ خودتش چشه؟
ات ـ اتاقش گوه بسته بود...حالا زیاد حرف نزن خابم میاد
ف ـ باشه خانمِ عصبی
اجوما ـ دخترممممم
ات ـ ههههه اجومااا*رفت بغلِ اجوما*
اجوما ـ دلم برات تنگ شده بود دختر!
ات ـ منم!
اجوما ـ شما چیکار میکنین جغدا؟*خنده*
کوک ـ من گشنهم شده بود اومدم
شوگا ـ منم داشتم فیلم میدیدم
ف ـ منم با سروصدای اینا بیدار شدم
اریا ـ عووقققققق
ات ـ اینم ک مسته..
اجوما ـ.....او..فهمیدم.. راستی یونگی...
یونگی ـ بله؟
اجوما ـ اتاقه توام کثیف بود
یونگی ـ منم اواره کردین؟
ــــــــــــ
حیمایتتت؟؟
فصل۲
P.²⁸
"بعد غذا"
یونگی ـ خیلی خوب شد...مرسی
ات ـ خاهش میکنم..
کوک ـ هوممم شما چ گوهی میخورین؟
ات ـ همون گوهی ک تو میخوری! چیه؟
کوک ـ هوممم؟؟ هیچ گشنم شد..
ات ـ بیا اینو بخور، من دیگه نمیتونم
کوک ـ اخجونن سوشییی!!
ات ـ یونا کجاس؟
کوک ـ پیش سوهو خابه..
ات ـ اووو چ سریعم دست ب کار شدن*لبخند شیطانی*
یونگی ـ هعیی من فقد اینجا سینگلم؟
ات ـ ن عجیجم منم هستــ....
(در خونه باز شد)
اریا ـ کجا عشقممم؟؟*مست*
ات ـ این تا الان بیرون بود؟*اشاره ب اریا*
کوک ـ متاسفانه اره...اووو راستی، یوی از خدمتکارا گفتن اتاقِ اریا درحالِ تمیز شدنه
ات ـ خب اریا بیا برو اتاقِ کوک
کوک ـ عمرااا
ات ـ نکنه ازش میترسـ...
ف ـ چیکار میکنین ساعت ۳ صبب؟؟
ات ـ مشکل فک کنم حل شد! فیلیکس اریا رو ببر اتاقت
ف ـ اتاقِ خودتش چشه؟
ات ـ اتاقش گوه بسته بود...حالا زیاد حرف نزن خابم میاد
ف ـ باشه خانمِ عصبی
اجوما ـ دخترممممم
ات ـ ههههه اجومااا*رفت بغلِ اجوما*
اجوما ـ دلم برات تنگ شده بود دختر!
ات ـ منم!
اجوما ـ شما چیکار میکنین جغدا؟*خنده*
کوک ـ من گشنهم شده بود اومدم
شوگا ـ منم داشتم فیلم میدیدم
ف ـ منم با سروصدای اینا بیدار شدم
اریا ـ عووقققققق
ات ـ اینم ک مسته..
اجوما ـ.....او..فهمیدم.. راستی یونگی...
یونگی ـ بله؟
اجوما ـ اتاقه توام کثیف بود
یونگی ـ منم اواره کردین؟
ــــــــــــ
حیمایتتت؟؟
۱۱.۶k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.