تک پارتی جونگکوک :
تک پارتی جونگکوک :
داشتم میرفتم پیش جونگکوک تا اذیتش کنم
دستم رو کردم تو موهاش و موهاش رو بهم ریختم
- وایستا دیگه جرئت داری وایستا
داشتم میخندیدم و قرار میکردم که جونگکوک منو گرفت و موهام رو بهم ریخت و بغلم کرد
- دوباره چی شده؟
+ بهم بی محلی میکنی
- نمیکنم دیگه ، بزار کارم رو بکنم
+ باشه ولی قبلش یه سوال
میشه برم پارتی ؟
-اره ولی مست نکن
+ مرسی تو بهترینی
( ۶ شب)
خب وقتش بود برم دیگه
سوار ماشین شدم و رفتم پارتی
توی پارتی یه پسر مستی خیلی اذیتم میکرد
و من همش ازش فاصله میگرفتم
ولی باز نزدیکم میشد
من زودتر مهمونی رو ترک کردم و توی راه خونه بودم
که احساس کردم کسی دنبالم هست
سریع تر راه رفتم ولی اون هم دنبالم میومد ، بعدش شدن ۳ تا پسر و دنبالم میومدن
یه کوکی تکست دادم
و سریع تر رفتم ، که احساس کردم یه کسی داره با عجله میاد سمتم
برگشتم که دیدم همون پسره اس
زدمش ولی بازم ادامه داد
میخواستن کارهای بدی بکنن ، من سعی کردم فرار کنم ولی نشد
که یکی تیر زد تو آسمون
میدونستم کوکیه
اینکارو کرد که من فرار کنم که بهم تیر نخوره
خودم رو انداختم زمین و فرار کردم
یک تیر ، دو تیر ، سه تیر و تمام
سریع اومد سمتم
- حالت خوبه ؟
+ اونا ......
- اونا چی ؟ حرف بزن آت
+ بهم دست زدن میخواستن بهم.........
- پدرشون رو در میارم ، عوضی ها( داد )
زنگ زد به یکی و بردشون یجایی که روزی هزار بار آرزوی مرگ کنن
- آت ، الان خوبی ؟
+ من....من
-تو چی؟ حرف بزن
+ حالم خوب نیست
- قربونت برم من
تقصیر منه ، تازه خیر سرم مافیام
برآید استایل بغلم کرد منو برد توی خونه
با هم دوش گرفتیم و هر جا میرفت منم مثل کوالا بهش چسبیده بودم
شب بغلم کرد که بخوابیم ولی میخواست بره آب بخوره
بلند شد که بره احساس کرد چیز سنگینی بهش اوویزونه
برگشت که دید منم با چشم های گرد داره نگاش میکنه ، عین کوالا ، خنده ای بهم کرد
تا سه روز وضع همین بود
ازش پرسیدم که اون پسرا چیشدن ؟
که گفت :
- هر روز و هر ثانیه شکنجه
+ میشه ولشون کنی؟
گناه دارن
- میدونی وقتی به عشقم آسیب رسونده بشه که تصمیم نمیگیرم ، غیرتم تصمیم میگیره
از اون به بعد دیگه نداشت من برم بار و منم همینس مثل کوالا بهش چسبیده بودم
بهم دفاع شخصی یاد داد
خلاصه بیشتر از قبل پیش هم بودیم
درخواستی یکی از کیوتکام 🤍
داشتم میرفتم پیش جونگکوک تا اذیتش کنم
دستم رو کردم تو موهاش و موهاش رو بهم ریختم
- وایستا دیگه جرئت داری وایستا
داشتم میخندیدم و قرار میکردم که جونگکوک منو گرفت و موهام رو بهم ریخت و بغلم کرد
- دوباره چی شده؟
+ بهم بی محلی میکنی
- نمیکنم دیگه ، بزار کارم رو بکنم
+ باشه ولی قبلش یه سوال
میشه برم پارتی ؟
-اره ولی مست نکن
+ مرسی تو بهترینی
( ۶ شب)
خب وقتش بود برم دیگه
سوار ماشین شدم و رفتم پارتی
توی پارتی یه پسر مستی خیلی اذیتم میکرد
و من همش ازش فاصله میگرفتم
ولی باز نزدیکم میشد
من زودتر مهمونی رو ترک کردم و توی راه خونه بودم
که احساس کردم کسی دنبالم هست
سریع تر راه رفتم ولی اون هم دنبالم میومد ، بعدش شدن ۳ تا پسر و دنبالم میومدن
یه کوکی تکست دادم
و سریع تر رفتم ، که احساس کردم یه کسی داره با عجله میاد سمتم
برگشتم که دیدم همون پسره اس
زدمش ولی بازم ادامه داد
میخواستن کارهای بدی بکنن ، من سعی کردم فرار کنم ولی نشد
که یکی تیر زد تو آسمون
میدونستم کوکیه
اینکارو کرد که من فرار کنم که بهم تیر نخوره
خودم رو انداختم زمین و فرار کردم
یک تیر ، دو تیر ، سه تیر و تمام
سریع اومد سمتم
- حالت خوبه ؟
+ اونا ......
- اونا چی ؟ حرف بزن آت
+ بهم دست زدن میخواستن بهم.........
- پدرشون رو در میارم ، عوضی ها( داد )
زنگ زد به یکی و بردشون یجایی که روزی هزار بار آرزوی مرگ کنن
- آت ، الان خوبی ؟
+ من....من
-تو چی؟ حرف بزن
+ حالم خوب نیست
- قربونت برم من
تقصیر منه ، تازه خیر سرم مافیام
برآید استایل بغلم کرد منو برد توی خونه
با هم دوش گرفتیم و هر جا میرفت منم مثل کوالا بهش چسبیده بودم
شب بغلم کرد که بخوابیم ولی میخواست بره آب بخوره
بلند شد که بره احساس کرد چیز سنگینی بهش اوویزونه
برگشت که دید منم با چشم های گرد داره نگاش میکنه ، عین کوالا ، خنده ای بهم کرد
تا سه روز وضع همین بود
ازش پرسیدم که اون پسرا چیشدن ؟
که گفت :
- هر روز و هر ثانیه شکنجه
+ میشه ولشون کنی؟
گناه دارن
- میدونی وقتی به عشقم آسیب رسونده بشه که تصمیم نمیگیرم ، غیرتم تصمیم میگیره
از اون به بعد دیگه نداشت من برم بار و منم همینس مثل کوالا بهش چسبیده بودم
بهم دفاع شخصی یاد داد
خلاصه بیشتر از قبل پیش هم بودیم
درخواستی یکی از کیوتکام 🤍
۹.۳k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.