چرامن پارت

چرامن پارت ۵

تا اینکه جونکوک رسید

دینگ دینگ

ات: کیه

جونکوک ـ: منم درو باز کن

ات: بیا تو

جونکوک: سلام چطوری

ات: سلام مرسی خوبم تو چطوری

جونکوک؛ منم خوبم امروز دوباره اومد و آیفون زد درسته

ات: آره ولی تو از کجا میدونی

جونکوک: امروز در موردش تحقیق کردم

ات: خب چی شد

جونکوک: اون اصلا ربطی به پیره مرده که مرده نداره

ات: خب پس چیه

جونکوک: نباید بترسی وگرنه بهت حمله میکنه

ات: خب کیه بهم بگو

جونکوک: نمیتونم از این بیشتر بهت بگم

ات: خب چرا

جونکوک: چون بهت آسیب میزنه

ات: باشه

جونکوک: خب یه سوال دارم

ات: بپرس

جونکوک: این بویه توت فرنگی از کجا میاد

ات: خنده یه کیوت

جونکوک: خنده خرگوشی

ات: بیا غذا آماده ست

جونکوک: باشه

ات: خب میگم میشه بریم شهره بازی

جونکوک: وای خدا باشه

ات: ملسی(کیوت بخون)

چند ساعت بعد

جونکوک: رسیدم ات

پیاده شدن و لباسا شون رو عوض کردن و رفتن به خوابن و......



هاها لحظهی حساسش قطع شد تا لایک نخوره و کامنت پارت بعدی هم نمیاد
دیدگاه ها (۲)

و اینکه جونکوک بغلت کرد و و خوابیدین(منتظر چی بودین ها🤨) دوب...

چرامن پارت ۴از همون دار دسته ی پیر مرده ستات و جونکوک: خوش ا...

چرا من پارت ۳ات: باشه میگم امروز داشتم رانندگی میکردم که دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط