وقتی رقاص خیابانی بودی پارت ۷

وقتی رقاص خیابانی بودی پارت ۷
ویو مین سو
نمی‌دونم یعنی عاشق تهیونگ شدم امکان نداره هوفف دیدم داره صدا داد و بیداد میاد چقدر آشنا بود یکدفعه تهیونگ درو باز کرد و گفت حاضر شو میریم
_ چی چرا
جیهوپ اومد تو &اون با تو هیجا نمیاد میخوای بری خودت برو شررت کم
_ هه فکر کردی من اونو میبرم چون دوسش دارم
چی الان گفت دوسم داره !
& ولی این امکان نداه چون مین سو هیچوقت با تو نمی‌خواد بیاد
_ اونوقت کی گفته
& خود مین سو اون تو رو دوست نداره
_ قبلاً به تو گفته اونوقت
(گایز اینجا جیمین و کوک دارن فقط نگاه میکنن )
& نه به من نگفته ولی به جیمین گفته
_ چی آره مین سو
& چرا از من نمیپرسی، جیمین چرا نمیگین تو مین سو هم دیگرو دوست دارین _ چییی آره مین سو
+ من ، من
_ میشه برید بیرون لطفاً & اما + جیهوپ
& باشه هوفف
رفتن همه
_ مین سو تو تو یکی دیگرو دوست داری آره چرا نگفتی ها چرااا با بغض
+ تهیونگا من ، من
_ هیچی نگو فقط گوش بده دیوونه من من دوست داشتم از همون روزی که اومدم تو رقصاتون میدیمت همون موقع هایی که می‌آمدم بهت کمک می کردم
اما تو تو یکی دیگه رو دوست داری
+ تهیونگ گوش کن
_ چی رو گوش کنم این که یکی دیگه رو دوست داری ارهههه با گریه
+ من متاسفم برات توضیح میدم
_ خداحافظ. فیننن
چند روز بعد
خبری از جیمین نبود
جیهوپ بعد کلی تحقیق فهمید جیمین رو تهیونگ برده تو یه کارخونه متروکه و ...
نظر یادتون نره کیوتاااا!
#bts
#BTS
#ARMY
#KIM_TEAHYUNG
#PARK_JIMIN