بازمانده

بازمانده
فصل دو' ادامه پارت ۱۶'

دستانش لرزید و دندون‌هایش رو به هم فشرد، اما مدتی زیادی طول نکشید که دوباره بیهوش شد و روی زمین افتاد.
یوری با بستن دست و دهن تهیونگ جونگ‌کوک و بقیه رو مطمئن کرد که الان تهیونگ خطری ندارد. جونگ‌کوک تهیونگ رو روی دوشش گرفت و بااینکه براش کمی سخت بود ولی بازهم سعی کرد تا تعادلش رو حفظ کند و خودشون رو به ماشین برسوند.
زامبی‌ها که حالا نزدیک‌تر شده بودند، با ناله‌ها و صدای خِرخرهایشان فضا رو پر کرده بودند. گروه با تمام توان دویدند، هر قدم‌شان با ترس و امید آمیخته بود.
وقتی به ماشین‌ها رسیدند، گروه دوم که ده نفر شامل، یونجی، شوگا، جیمین، جیهوپ بودند، با اسلحه‌های محدود و چهره‌هایی پر از اضطراب منتظرشان بودند. برخورد دو گروه در حالی که زامبی‌ها به سرعت به سمتشان می‌اومدند، صحنه‌ای پرتنش و هیجان‌انگیز خلق کرد.
نامجون فریاد زد: سریع سوار شید! زامبی‌ها دارن می‌رسن!
ماشین‌ها روشن شدند و با صدای غرشی بلند، گروه با سرعت از اون جهنم فرار کردند. صدای ناله‌های زامبی‌ها در دوردست‌ها محو می‌شد، اما در دل همه جز یوری، جرقه‌ای از امید روشن شده بود؛ اونا هنوز زنده بودند و این بار، با هم، فرصتی دوباره برای مبارزه و بقا داشتند.
یوری جونگ‌کوک و جیهوپ تو یک ماشین بودن، تهیونگ آروم گرفته بود بدنش سرد بود و رنگ پوستش عوض شده بود ولی برای فعلا خبری از چشمان سفید نبود.
کمی گذشته بود که یوری متوجه چشمان باز تهیونگ شد. رنگ چشمانش به حالت طبیعی برگشته بود و نفس‌هایش آرام‌تر شد. به لطف قطع شدن دست گازگرفته، ویروس نتوانسته بود به طور کامل او رو تبدیل کند؛ فقط همون مقدار اندک ویروس، برای چند دقیقه روی جسم و ذهنش اثر گذاشته بود.
یوری:حالت خوبه؟
جمله‌اش رو میان اشک و لبخند بیان کرد. تهیونگ که توان حرف زدن نداشت فقط کمی سرش رو تکون داد.
دیدگاه ها (۸)

بازمانده فصل دو' پارت ۱۸'یوری که هنوز نگران بود، نگاهش رو به...

بازمانده فصل دو' ادامه پارت ۱۹'گروه با احتیاط وارد بیمارستان...

بازمانده فصل دو' پارت ۱۶'صدای نفس‌های بریده‌ی گروه در هوای آ...

بازمانده فصل دو' پارت ۱۵'سرش رو بالا پایین تکون داد. دست به‌...

black flower(p,255)

black flower(p,308)

پارت : ۱۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط