دلم بابونه و باران

دلم بابونه و باران
دلم یک دشت بی پایان
دلم یک هم سُرایی باصدای آب
دلم انگیزه میخواهد

دلم رفتن
دلم تغییر میخواهد
دلم دریا
دلم یک ساحل ازشنهای سَرگردان
دلم بادوهوایِ ابری وموجِ خروشان و
منِ بنشسته در ساحل،
دلم یک خواب می خواهد

دلم شوقی به یک رویا
دلم پروازمیخواهد

هوای خشک وبی باران
عبوس وداغ وبی پایان
من وتاریکی وماتم
تمام روح من آزرده ازتکرار بی سامان
دلم ذوقی به یک لبخند
دلم شوقی به یک ترفند
دلم یک جرعه از عطر اقاقی نرگس وپونه
دلم تغییربی برگشت میخواهد

دلم،دل کندن ورفتن
از این کوی و ازاین برزن
دلم امیـــــــــــد
میــــخواهـــــــد
دیدگاه ها (۱)

ما که رقصیدیم به هر سازی زدی ای روزگاردل به تو بستیم وآخر، د...

برایت اتفاق افتاده دنبال خودت باشی؟شبی مانند یک دیوانه در حا...

یک قفل زدم بر دل و پیمانه شکستم ساقی نظر انداخت به ...

نرسد دست تمنا چو به دامان شمامی توان چشم دلی دوخت به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط