رئیس پدرم
#رئیس پدرم
#PART_7
ته. کیم تهیونگ
پشت چشمی نازک کرد و گفت
+جونگ کوک جان کیم تهیونگ اسمش
ردش کنم بره؟!
+.....
حوصلم سر رفت
اینام سه ساعت قرار بود با هم لس بزنن
لیاقتش همین بود
از حق نگذریم جذاب بود
ولی به من چه.؟!
حالم بد بود
یه تیکه نون خورده بودم فقط
بلاخره حرف زدنش تموم شد
باشه ای گفت و گوشی رو قطع کرد
+میتونی بری داخل
از جام بلند شدم
رفتم سمت اتاقش
در زدم
کف دستام عرق کرده بود
میترسیدم رضایت نده
با بفرماییدش در و باز کردم
#PART_7
ته. کیم تهیونگ
پشت چشمی نازک کرد و گفت
+جونگ کوک جان کیم تهیونگ اسمش
ردش کنم بره؟!
+.....
حوصلم سر رفت
اینام سه ساعت قرار بود با هم لس بزنن
لیاقتش همین بود
از حق نگذریم جذاب بود
ولی به من چه.؟!
حالم بد بود
یه تیکه نون خورده بودم فقط
بلاخره حرف زدنش تموم شد
باشه ای گفت و گوشی رو قطع کرد
+میتونی بری داخل
از جام بلند شدم
رفتم سمت اتاقش
در زدم
کف دستام عرق کرده بود
میترسیدم رضایت نده
با بفرماییدش در و باز کردم
- ۲.۸k
- ۰۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط