رمانعشق
رمان:عشق
پارت:2
*همه دوییدن توی اتاق،اما چهار تا اتاق بود،پس به ترتیب سن رفتن تو اتاق ها،اما..*
ا/ت:برو بیروننننن
جونگکوک:نمیرم..
ا/ت:نری جیغ میزنم
جونگکوک:جیغم بزنی نمیرم
ا/ت:برو بیرونننننن(بلند)
جونگکوک:نمیرمممممم
جیمین:خاک تو سر هولت..گمشو بیرون(از اتاقشون)
جونگکوک:عجبا*میره بیرون*
(10 دقیقه بعد توی ماشین)
نامجون:خب بریم؟
همه به جز یونگی:بلهههههه..
یونگی:خوابم میاد تخم صگااااا
نامجون:اول بریم بنزین بزنیم..بعد بریم
ادامه دارد...
ببخشید کمه ولی خب امیدوارم خوب باشه
پارت:2
*همه دوییدن توی اتاق،اما چهار تا اتاق بود،پس به ترتیب سن رفتن تو اتاق ها،اما..*
ا/ت:برو بیروننننن
جونگکوک:نمیرم..
ا/ت:نری جیغ میزنم
جونگکوک:جیغم بزنی نمیرم
ا/ت:برو بیرونننننن(بلند)
جونگکوک:نمیرمممممم
جیمین:خاک تو سر هولت..گمشو بیرون(از اتاقشون)
جونگکوک:عجبا*میره بیرون*
(10 دقیقه بعد توی ماشین)
نامجون:خب بریم؟
همه به جز یونگی:بلهههههه..
یونگی:خوابم میاد تخم صگااااا
نامجون:اول بریم بنزین بزنیم..بعد بریم
ادامه دارد...
ببخشید کمه ولی خب امیدوارم خوب باشه
- ۲.۰k
- ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط