اهوی من
اهوی من
پارت ۱۳۲
غزل:یکی فرار کرده و میخواد اهو رو اذیت کنه ک این خوب نیست
اراد:باید چیکار کنیم
پارسا:شما نمخواد کاری کنید برین دانشگاه جادوگر ها من ترتیب این دختره رو میدم
اهو تو خودش جمع شده بود ک اراد امد بغلش کرد
اراد:خوشگلم چرا تو خودت جمع شدی درست میشه ماهم میریم دانشگاه باشه دیگ اینجوری نباش
اهو:چرا همش موقع ک حالم خوبه یک اتفاق میوفته چرا اینقدر من بیچاره ام
اراد: تو بیچاره نیستی نگو اینو
اهو: اراد فقط بغلم کن ک نیاز دارم(نویسنده: منم بغل میخوام)
(۳روز بعد)
(اهو)
پریود شده بودم دراز کشیده بود ک انا پرید تو شکممم
اهو: اناااااا نکنننن ارادددد کدوم گورییییی بیا اینو جمع کن دلم درد میکنه(باداد)
بلند شدم ک دیدم اراد روبروی تلویزون خیره شده به تلویزون رفتم جلو ک دیدم اقا داره فیلم عاشقانه نگاه میکنه
اهو: الان من مریضم دلم درد میکنه تو نشستی فیلم رمانتیکی نگاه میکنی
اراد: بیبی اینا رو نگاه میکنم ک یاد بگیرم رو تو انجام بدم
اهو: مگه من موش ازمایشگاهم( رو تو انجام بدم(ادای اراد در میاره)
اراد: خوشگلم نگاه این فیلمه پسره عاشق دختر شده حالا دختره مثل تو ناز میکنه حالا پسره تو خونه گیرش اورده
اهو: چی بگم نگاه کن
اراد: دختر رو نگاه چی خوشگله سفیده چشم هاشم رنگی
اهو: چشم رنگی پوست سفید دوست داری(با بغض)
اراد روشو با طرف اهو میکنه ک میبینه با چشام هایی پر اشک داره به اراد نگاه میکنه ک اراد تلویزون خاموش میکنه و اهو رو به سمت خودش میکشونه و بغلش میکنه
اراد: نه خوشگلم من ترو دوست دارم اینا چین دیگ
اهو: نه همین هارو دوست داری ستاره هم همنطور بود سفید چشم رنگی ولی من پوستم گندمی چشمهامم ک رنگی نیست موهام ک صاف نیست(مشخصات خودم)
اراد: با پوست گندمی خوشگلی با چشام هایی قهویت دل منو بردی با اون موهایی فرفریت ک عشقم گیر کرده لاشون دل منو بردی پس نگو اینو هیچ وقت
اشک هایی اهو دونه دونه میریزه ک اراد با دستش پاک میکنه
اراد: نکن دیگ گریه طاقت گریه کردنتو ندارم
اهو: باشه
داشتن با هم دیگ درد دل میکردن ک صدای جیغ سوگند انا امد.....
پارت ۱۳۲
غزل:یکی فرار کرده و میخواد اهو رو اذیت کنه ک این خوب نیست
اراد:باید چیکار کنیم
پارسا:شما نمخواد کاری کنید برین دانشگاه جادوگر ها من ترتیب این دختره رو میدم
اهو تو خودش جمع شده بود ک اراد امد بغلش کرد
اراد:خوشگلم چرا تو خودت جمع شدی درست میشه ماهم میریم دانشگاه باشه دیگ اینجوری نباش
اهو:چرا همش موقع ک حالم خوبه یک اتفاق میوفته چرا اینقدر من بیچاره ام
اراد: تو بیچاره نیستی نگو اینو
اهو: اراد فقط بغلم کن ک نیاز دارم(نویسنده: منم بغل میخوام)
(۳روز بعد)
(اهو)
پریود شده بودم دراز کشیده بود ک انا پرید تو شکممم
اهو: اناااااا نکنننن ارادددد کدوم گورییییی بیا اینو جمع کن دلم درد میکنه(باداد)
بلند شدم ک دیدم اراد روبروی تلویزون خیره شده به تلویزون رفتم جلو ک دیدم اقا داره فیلم عاشقانه نگاه میکنه
اهو: الان من مریضم دلم درد میکنه تو نشستی فیلم رمانتیکی نگاه میکنی
اراد: بیبی اینا رو نگاه میکنم ک یاد بگیرم رو تو انجام بدم
اهو: مگه من موش ازمایشگاهم( رو تو انجام بدم(ادای اراد در میاره)
اراد: خوشگلم نگاه این فیلمه پسره عاشق دختر شده حالا دختره مثل تو ناز میکنه حالا پسره تو خونه گیرش اورده
اهو: چی بگم نگاه کن
اراد: دختر رو نگاه چی خوشگله سفیده چشم هاشم رنگی
اهو: چشم رنگی پوست سفید دوست داری(با بغض)
اراد روشو با طرف اهو میکنه ک میبینه با چشام هایی پر اشک داره به اراد نگاه میکنه ک اراد تلویزون خاموش میکنه و اهو رو به سمت خودش میکشونه و بغلش میکنه
اراد: نه خوشگلم من ترو دوست دارم اینا چین دیگ
اهو: نه همین هارو دوست داری ستاره هم همنطور بود سفید چشم رنگی ولی من پوستم گندمی چشمهامم ک رنگی نیست موهام ک صاف نیست(مشخصات خودم)
اراد: با پوست گندمی خوشگلی با چشام هایی قهویت دل منو بردی با اون موهایی فرفریت ک عشقم گیر کرده لاشون دل منو بردی پس نگو اینو هیچ وقت
اشک هایی اهو دونه دونه میریزه ک اراد با دستش پاک میکنه
اراد: نکن دیگ گریه طاقت گریه کردنتو ندارم
اهو: باشه
داشتن با هم دیگ درد دل میکردن ک صدای جیغ سوگند انا امد.....
۸.۶k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.