کلبه ای خواهم ساخت

کلبه ای خواهم ساخت

دور از مردمان شهر
این بار من جای قایقِ سهراب

کلبه ای میسازم

میان درختان خزان شده زمستان،
درِ این کلبه باز است

برای آدم هایی که همانند ما
عاشق یکرنگی اند،

اینجا کوچه و خیابان ندارد،
همه چیز بوی سادگی را میدهد....
دیدگاه ها (۱)

هیچ کسی نمیدانستدوست داشتنت چقدر قشنگ استتقصیر من بودآنقدر ت...

"تو" را به یاد آوردن،حکایتِ بارانیبی قرار است،این‌گونه که من...

آرزو کردنت که محال نیست، 😔 امشب آرزوی داشتنتو به آسمون میفرس...

آنجا که لبت هستچه حاجت به شرابمبی باده زلب هایِ تو ای وااای ...

قایقی خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از این خاک ...

پارت : ۴۱

بعد از تو یعنی بیداری به انضمام خواب هایی که داشتم تو را در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط