رز قرمز. p12
÷تولدت مبارک
ویو ا/ت یونگی انگار خوشحال بود &ممنونم ا/ت و همینطور از بقیتون ÷هنوز مونده اوردم شون توی سالن اصلی و بین بگ هارو نشونشون دادم و خوراکی هارو اوردم بعدشم یه فیلم کمدی گذاشتم و کیک رو اوردم ÷یونگی بیا ارزو کن &باش هوففف (فوت بود )
بعد از ارزو کردنش اتیش بازی که ترتیب داده بودم شروع شد.
ویو یونگی برای اولین بار از تولدم خوشحال بودم ا/ت بین بگش کنار مال من بود و خوابش برده بود پتو رو روش زدم کنار و براید استایل بغلش کردمو گذاشتمش روی تخت و پتو رو کشیدم رو و رفتم و تاصبح با بچه ها بازی کردیم
ویو ا/ت .
صبح بلند شدم و دیدم رو تختم رفتم تو حال دیدم همه جلوی تلویزیون خوابشون برده تلویزیون رو خاموش کردم یونگی بچه ها بیدار شین این کلمه رو گفتم که یهوپام رو روی شیشه نوشابه گذاشتم و افتادم بغل یونگی یونگی از خواب پرید &چی چی شد ÷ببخشید افتادم رو تو&اشکال نداره
ویو ا/ت یونگی انگار خوشحال بود &ممنونم ا/ت و همینطور از بقیتون ÷هنوز مونده اوردم شون توی سالن اصلی و بین بگ هارو نشونشون دادم و خوراکی هارو اوردم بعدشم یه فیلم کمدی گذاشتم و کیک رو اوردم ÷یونگی بیا ارزو کن &باش هوففف (فوت بود )
بعد از ارزو کردنش اتیش بازی که ترتیب داده بودم شروع شد.
ویو یونگی برای اولین بار از تولدم خوشحال بودم ا/ت بین بگش کنار مال من بود و خوابش برده بود پتو رو روش زدم کنار و براید استایل بغلش کردمو گذاشتمش روی تخت و پتو رو کشیدم رو و رفتم و تاصبح با بچه ها بازی کردیم
ویو ا/ت .
صبح بلند شدم و دیدم رو تختم رفتم تو حال دیدم همه جلوی تلویزیون خوابشون برده تلویزیون رو خاموش کردم یونگی بچه ها بیدار شین این کلمه رو گفتم که یهوپام رو روی شیشه نوشابه گذاشتم و افتادم بغل یونگی یونگی از خواب پرید &چی چی شد ÷ببخشید افتادم رو تو&اشکال نداره
۸.۷k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.