سرنوشت من
سرنوشت من
ویو ات
بالاخره بعد از کلی بگو مگو بین داداش و کوک (چه زود پسر خاله شد😂😂) کوک چمدونم رو آورد توی اتاق.......
ات : خب داداش من وسایلم رو جمع کردم و اینکه خوابم میاد از صبح تا وقتی که شما بیاین داشتم کار میکردم دو دقیقه اومدم بخوابم که زنگ در خورد
جیمین :.....
ات : داداش؟؟!!!
جیمین : .....
ات : داداشش (یکم بلند)
جیمین : (مثل این برق گرفته ها) بله بله
ات : کجایی؟؟ نیم ساعت دارم باهات حرف میزنم هااااا (عصبانی کیوت)
جیمین : ببخشید حواسم نبود...حالا قرمز نشو بیا بخوابیم (آخرش با خنده)
ات : یاااااااا
جیمین : باش باش بابا داد نزن بگیر بخواب
(جیمین خیلی محکم ات رو بغل میکنه
دوستان برادرانه ها)
ات : وای داداش نمیخوام فرار کنم که دارم خفه میشم یزره شلش کن بابا
جیمین : ببخشید..خب خیلی دلم برات تنگ شده
ات : باش حالا بخوای فردا رفع دلتنگی میکنیم
......................
هاااااااااا(خمیازه) چرا داره صدای داد و بیداد میاد؟؟؟
بلند شدم دیدم داداش هنوز کنارم خوابیده...تا من از جام بلند شدم اونم سریع از جاش پرید
ات : داداش آروم باش چیزی نیس حالت خوبه ؟؟
جیمین : آره بابا من خوبم عالی (خواب آلو کیوت)
ات : باش (خنده ریز) راستی داداش این صدای چیه از پایین میاد ؟؟
جیمین : عادت میکنی چیز خاصی نی
ات : یعنی چی ؟؟
جیمین : خودت برو ببین
رفتم پایین ببینم چ خبره که با چیزی که دیدم داشتم با تأسف سرم رو تکون میدادم
جین : برو گمشو اونور دیگه کَنه میگم این سهم شیر موز منه که از دیروز مونده
کوکی : نه خیرمممم مال منههههه
جین : میگم مال منه میمونننننننن
کوکی : نهههههههه
دیگه اعصابم داشت خورد میشد از سر و صداشون (چه دلتم بخواد😂) تو خفه شو ادمین میام حرصمو سر تو خالی میکنم هااا (باش بابا بی اعصاب)
داشتم میگفتم دیگه اعصابم داشت خورد میشد از سرو صداشون که بلند گفتم
ات : شما دوتا مرد گنده خجالت نمیکشین دارین با هم سر یه شیر موز دعوا میکنین ؟؟؟ مثلا مولتی میلیاردرین هاااا (عصبی کیوت خواب آلو)
نامجون : قربون دهنت ساکت نمیشن که دو دقیقه
یونگی : حرف راست رو از بچه بشنو
ات : یونگیییییییییییییییی (حرصی کیوت)
یونگی : باش بابا قرمز نشو حالا جوجه (آخرش خنده های معروفش)
همه زدن زیر خنده 🤣🤣
ات : اصلا من باهاتون چصم حالا میبینین باید بیاین نازم و بکشین (پشتش رو کرد رفت)
پایان ویو ات
جیمین :این کینه شتری داره ها قهر کنه کارتون زارع خوشبختانه من نبودم که بهش بخندم وگرنه الان پاره بودم....راستی این آبجی ما خیلی شیکموعه اما اگه قهر کنه هیچی نمیخوره
ته : جدی ؟؟ بهش نمیخوره آخه خعلی لاغره هاا
جیمین : مدلشه هرچی میخوره چاق نمیشه
کوکی : نه بابا..خوش به حالشش
هوپی : آره واقعا خوش به حالش
ادامه دارد......
ویو ات
بالاخره بعد از کلی بگو مگو بین داداش و کوک (چه زود پسر خاله شد😂😂) کوک چمدونم رو آورد توی اتاق.......
ات : خب داداش من وسایلم رو جمع کردم و اینکه خوابم میاد از صبح تا وقتی که شما بیاین داشتم کار میکردم دو دقیقه اومدم بخوابم که زنگ در خورد
جیمین :.....
ات : داداش؟؟!!!
جیمین : .....
ات : داداشش (یکم بلند)
جیمین : (مثل این برق گرفته ها) بله بله
ات : کجایی؟؟ نیم ساعت دارم باهات حرف میزنم هااااا (عصبانی کیوت)
جیمین : ببخشید حواسم نبود...حالا قرمز نشو بیا بخوابیم (آخرش با خنده)
ات : یاااااااا
جیمین : باش باش بابا داد نزن بگیر بخواب
(جیمین خیلی محکم ات رو بغل میکنه
دوستان برادرانه ها)
ات : وای داداش نمیخوام فرار کنم که دارم خفه میشم یزره شلش کن بابا
جیمین : ببخشید..خب خیلی دلم برات تنگ شده
ات : باش حالا بخوای فردا رفع دلتنگی میکنیم
......................
هاااااااااا(خمیازه) چرا داره صدای داد و بیداد میاد؟؟؟
بلند شدم دیدم داداش هنوز کنارم خوابیده...تا من از جام بلند شدم اونم سریع از جاش پرید
ات : داداش آروم باش چیزی نیس حالت خوبه ؟؟
جیمین : آره بابا من خوبم عالی (خواب آلو کیوت)
ات : باش (خنده ریز) راستی داداش این صدای چیه از پایین میاد ؟؟
جیمین : عادت میکنی چیز خاصی نی
ات : یعنی چی ؟؟
جیمین : خودت برو ببین
رفتم پایین ببینم چ خبره که با چیزی که دیدم داشتم با تأسف سرم رو تکون میدادم
جین : برو گمشو اونور دیگه کَنه میگم این سهم شیر موز منه که از دیروز مونده
کوکی : نه خیرمممم مال منههههه
جین : میگم مال منه میمونننننننن
کوکی : نهههههههه
دیگه اعصابم داشت خورد میشد از سر و صداشون (چه دلتم بخواد😂) تو خفه شو ادمین میام حرصمو سر تو خالی میکنم هااا (باش بابا بی اعصاب)
داشتم میگفتم دیگه اعصابم داشت خورد میشد از سرو صداشون که بلند گفتم
ات : شما دوتا مرد گنده خجالت نمیکشین دارین با هم سر یه شیر موز دعوا میکنین ؟؟؟ مثلا مولتی میلیاردرین هاااا (عصبی کیوت خواب آلو)
نامجون : قربون دهنت ساکت نمیشن که دو دقیقه
یونگی : حرف راست رو از بچه بشنو
ات : یونگیییییییییییییییی (حرصی کیوت)
یونگی : باش بابا قرمز نشو حالا جوجه (آخرش خنده های معروفش)
همه زدن زیر خنده 🤣🤣
ات : اصلا من باهاتون چصم حالا میبینین باید بیاین نازم و بکشین (پشتش رو کرد رفت)
پایان ویو ات
جیمین :این کینه شتری داره ها قهر کنه کارتون زارع خوشبختانه من نبودم که بهش بخندم وگرنه الان پاره بودم....راستی این آبجی ما خیلی شیکموعه اما اگه قهر کنه هیچی نمیخوره
ته : جدی ؟؟ بهش نمیخوره آخه خعلی لاغره هاا
جیمین : مدلشه هرچی میخوره چاق نمیشه
کوکی : نه بابا..خوش به حالشش
هوپی : آره واقعا خوش به حالش
ادامه دارد......
۹.۰k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.