از او تنها

از او تنها
رفتن مانده است
پاهایش رفته اند
رویاهایش
و دیروز دیدم
از عکسش هم رفته بود
از همین شعر حتی روزی خواهد رفت
و هر که این کاغذ را ببیند
نخواهد فهمید
این کلمات
چرا کنار هم نشسته اند
زندانی اش کرده ام
او را که رفتن
رفتار اوست
زندانی اش کرده ام
نمیداند اما
که شبی با بغض
کلید این زندان را
زیر بالشتش گذاشتم ‌‌‌..‌‌‌‌....
دیدگاه ها (۷)

http://dl.farsmelody.com/Archive/sh/Shadmehr%20aghili/Shadme...

نــه صـدای تــو مـی آیــد . . .نــه صــدای قلبـــم . . ‌‌‌.م...

مستم کُن آنچنان که ندانم زِ بیخودیدر عرصه‌ی خیال"که" آمد، "ک...

بـا پــای خـودت بــرو . . ‌‌.از دل آدمــی که . . .احسـاسـش ....

فیک چند پارتی از کوک اسم فیک ((وقتی تو بلندم بودی))پارت یک...

⁵ویو تینا بعد از رفتن بچه ها من کلی کار انجام دادم مثل صراحی...

صحنه پارت دهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط