نیاز دارم مدتی نباشم ؛
نیاز دارم مدتی نباشم ؛
سفر کنم
به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ،
که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ،
که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ،
که تا به حال نزده ام ،
لباس هایی را بپوشم ،
که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ،
که هیچ خاطره ای را
برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ،
که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
نوشیدنی هایی بنوشم ،
که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی
در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...
سفر کنم
به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ،
که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ،
که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ،
که تا به حال نزده ام ،
لباس هایی را بپوشم ،
که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ،
که هیچ خاطره ای را
برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ،
که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
نوشیدنی هایی بنوشم ،
که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی
در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...
۳۲.۱k
۲۹ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.