part
part 179
کاترین: درمود چی دارین صحبت میکنین
سوزومه: لیلی رو یکـ..
لیلی سری دهن سوزومه رو گرفت
لیلی: هیچی چیر خاصی نمیگفتیم
سوزومه: اوم اره راست میگه
کاترین: اوکی بریم یچیزی بخوریم الان تایم استراحت تموم میشه
چند ساعت بعد کوفته برگشتن خوابگاه همشون لباساشونو عوض کردنو رفتن خوابیدن
که گوشی سوزومه زنگ خورد ناشناس بود
کیارا: الو سوزومه شناختی
سوزومه: اوم شناختم
کیارا: قرارتون امروز ساعت چهار
سوزومه: اوکی لوکیشن رو بفرس میام
کیارا: اوکی امیدوارم پایدار بمونین
سوزومه: تنکیو
کیارا: خب کاری نداری
سوزومه: نه خدافظ (قط کرد)
سوزومه: هوفف خیلی سری داره پیش میره انتظار نداشتم به این زودی باشه (اروم)
سوزومه زنگ زد به ری
ری: جونم بیبی؟
سوزومه: یه قرار از پیش تعیین شده دعوت شدم
ری: خیلی سرعتت بالاست ها بیبی
سوزومه: هووف همچی یهویی شد نمخواستم به این زودی باشه
ری: استرس نگیر اتفاقی نمیفته
سوزومه: امید وارم
ری: برای ساعت چنده خودم میام دنبالت
سوزومه: نمیخواد خودم میرم تو خودت باید بری شرکت
ری: چیزی نیست مگه میشه دیت اول بیبیمو از دست بدم
سوزومه: باشه پس ساعت یک ربع به چهار بیا دنبالم
ری: چشم
سوزومه: بای بای(قط کرد)
سوزومه گوشیشو رو ساعت شیش کوک کرد خوابید
جنیور: سوزی چرا اینکارو میخوای بکنی
سوزومه: درمورد چی صحبت میکنی
جنیور: میشه درک کنی من واقعا عاشقتم
سوزومه: بعد از کاری که کردی
جنیور: من هیچ گوهی نخوردم چرا باور نمیکنی(داد)
سوزومه: پس اون روز کنار امیلی چه گوهی میخوردی ها(داد)
جنیور: پس فک میکنی با این کارت همچی درست میشه
سوزومه: حداقل قلبم اجازه زندگی بهمو میده
جنیور: چرا قلبت اجازه زندگی بامنو نمیده
سوزومه: اون روز درمورد تو با قلبم به توافق رسیدم
جنیور: اگه یبار شده دوباره هم میشه
سوزومه: نمیشه چون دیگه من نمیخواو
جنیور: چیکار میتونم برات بکنم تا بخوای
کاترین: درمود چی دارین صحبت میکنین
سوزومه: لیلی رو یکـ..
لیلی سری دهن سوزومه رو گرفت
لیلی: هیچی چیر خاصی نمیگفتیم
سوزومه: اوم اره راست میگه
کاترین: اوکی بریم یچیزی بخوریم الان تایم استراحت تموم میشه
چند ساعت بعد کوفته برگشتن خوابگاه همشون لباساشونو عوض کردنو رفتن خوابیدن
که گوشی سوزومه زنگ خورد ناشناس بود
کیارا: الو سوزومه شناختی
سوزومه: اوم شناختم
کیارا: قرارتون امروز ساعت چهار
سوزومه: اوکی لوکیشن رو بفرس میام
کیارا: اوکی امیدوارم پایدار بمونین
سوزومه: تنکیو
کیارا: خب کاری نداری
سوزومه: نه خدافظ (قط کرد)
سوزومه: هوفف خیلی سری داره پیش میره انتظار نداشتم به این زودی باشه (اروم)
سوزومه زنگ زد به ری
ری: جونم بیبی؟
سوزومه: یه قرار از پیش تعیین شده دعوت شدم
ری: خیلی سرعتت بالاست ها بیبی
سوزومه: هووف همچی یهویی شد نمخواستم به این زودی باشه
ری: استرس نگیر اتفاقی نمیفته
سوزومه: امید وارم
ری: برای ساعت چنده خودم میام دنبالت
سوزومه: نمیخواد خودم میرم تو خودت باید بری شرکت
ری: چیزی نیست مگه میشه دیت اول بیبیمو از دست بدم
سوزومه: باشه پس ساعت یک ربع به چهار بیا دنبالم
ری: چشم
سوزومه: بای بای(قط کرد)
سوزومه گوشیشو رو ساعت شیش کوک کرد خوابید
جنیور: سوزی چرا اینکارو میخوای بکنی
سوزومه: درمورد چی صحبت میکنی
جنیور: میشه درک کنی من واقعا عاشقتم
سوزومه: بعد از کاری که کردی
جنیور: من هیچ گوهی نخوردم چرا باور نمیکنی(داد)
سوزومه: پس اون روز کنار امیلی چه گوهی میخوردی ها(داد)
جنیور: پس فک میکنی با این کارت همچی درست میشه
سوزومه: حداقل قلبم اجازه زندگی بهمو میده
جنیور: چرا قلبت اجازه زندگی بامنو نمیده
سوزومه: اون روز درمورد تو با قلبم به توافق رسیدم
جنیور: اگه یبار شده دوباره هم میشه
سوزومه: نمیشه چون دیگه من نمیخواو
جنیور: چیکار میتونم برات بکنم تا بخوای
- ۳.۹k
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط