part
part 177
سوزومه زنگ زد به ری
ری: الو؟
سوزومه: کجایی
ری: همین الان جسیکارو سوار کردم دارم میرم دانشگاه چطور
سوزومه: میتونی برگردی
ری: برای چی
سوزومه: گفتی با مسئولمون حرف میزنی ولی یادت رفت
ری: خیالت راحت دیشب باهاشون صحبت کردم
سوزومه: ممنون ددی
ری: کار دیگه ای نداری بیبی
سوزومه: نو تنکیو (قط کرد)
لیلی: چی گفت
سوزومه: گفت دیشب صحبت کرده
کاترین: عالیه
سوزومه: اوم بی دلیل نیست بهش میگم ددی
پاتریشیا: خب دخترا اماده شید باید بریم کلاس
سوزومه: صبحونه خوردید
پاتریشیا: نه
کاترین: الان وقت ندریم صبحونه درست کنیم
سوزومه: اوکی پس خودم براتون سفارش میدم تا اماده بشین بیاد
لیلی: امروز دستو دلباز شدی خبریه
سوزومه: خبری نیست ولی میتونین جبران کنین
کاترین: چی میخوای
سوزومه: شاید دوست پسر
پاتریشیا: بهتره بری سراغ کیارا
کاترین: راست میگه
سوزومه: کی هست
پاتریشیا: یکی از سال بالاییاست معروف به غرفه کاپل
کاترین: به طور عجیبی همه امارا پیش اونه حتی برات جورم میکنه
سوزومه: بهش فک میکنم
لیلی: حالا اینارو ولش من گشنمه
سوزومه: اوکی الان سفارش میدم
سوزومه گوشیشو برداشتو برای سه نفر صبحونه صفارش داد بعد صبحون همگی باهم رفتن دانشگاه بعد دو ساعت تایم استراحت شد سوزومه بیرون روی یکی از سکو ها نشسته بود که یه نفر اومدو کنارش نشست
دختره: سلام
سوزومه: اوم سلام
دختره: سوزومه پیترسون؟
سوزومه: خودمم چطور
دختره: من کیارا فاسترم
سوزومه زنگ زد به ری
ری: الو؟
سوزومه: کجایی
ری: همین الان جسیکارو سوار کردم دارم میرم دانشگاه چطور
سوزومه: میتونی برگردی
ری: برای چی
سوزومه: گفتی با مسئولمون حرف میزنی ولی یادت رفت
ری: خیالت راحت دیشب باهاشون صحبت کردم
سوزومه: ممنون ددی
ری: کار دیگه ای نداری بیبی
سوزومه: نو تنکیو (قط کرد)
لیلی: چی گفت
سوزومه: گفت دیشب صحبت کرده
کاترین: عالیه
سوزومه: اوم بی دلیل نیست بهش میگم ددی
پاتریشیا: خب دخترا اماده شید باید بریم کلاس
سوزومه: صبحونه خوردید
پاتریشیا: نه
کاترین: الان وقت ندریم صبحونه درست کنیم
سوزومه: اوکی پس خودم براتون سفارش میدم تا اماده بشین بیاد
لیلی: امروز دستو دلباز شدی خبریه
سوزومه: خبری نیست ولی میتونین جبران کنین
کاترین: چی میخوای
سوزومه: شاید دوست پسر
پاتریشیا: بهتره بری سراغ کیارا
کاترین: راست میگه
سوزومه: کی هست
پاتریشیا: یکی از سال بالاییاست معروف به غرفه کاپل
کاترین: به طور عجیبی همه امارا پیش اونه حتی برات جورم میکنه
سوزومه: بهش فک میکنم
لیلی: حالا اینارو ولش من گشنمه
سوزومه: اوکی الان سفارش میدم
سوزومه گوشیشو برداشتو برای سه نفر صبحونه صفارش داد بعد صبحون همگی باهم رفتن دانشگاه بعد دو ساعت تایم استراحت شد سوزومه بیرون روی یکی از سکو ها نشسته بود که یه نفر اومدو کنارش نشست
دختره: سلام
سوزومه: اوم سلام
دختره: سوزومه پیترسون؟
سوزومه: خودمم چطور
دختره: من کیارا فاسترم
- ۳.۹k
- ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط