اربابمن

#ارباب-من
part: 2
ویو ات :

داشتم پله هارو تمیز میکردم که ...
اون دختره یوری
اومد سمتم
والا دروغ چرا خیلی پیک میه
همش خودشو میچسبونه به ارباب و هر//زه بازی درمیاره

یوری : داری چیکار میکنی بدبخت
ات : کوری نمیبینی دارم چیکار میکنم ؟؟

یوری : اها داری پله هارو تمیز میکنی ؟؟
ات : اره خانوم کور

یوری : می خوای کمکت کنم ؟؟
ات : من ازت کمک نخواستم

که یه دفعه یوری با پا زد به سطل اب
ریخت روی تمام پله
ات که تمام پله هارو تمیز کرده بود
خیلی عصبانی شد و از روی زمین بلند شد
که یوری ات رو هل داد
و ات لیز خورد ولی ....


نویسنده : kim lora
چنل ناناصمون:https://wisgoon.com/kookjbcusbak
دیدگاه ها (۴)

#ارباب-منpart: 3که ات لیز خورد ولی ... پله های عمارت خیلی زی...

#ارباب-منpart : 4ات : ار...ارباب..یو..یوری ..منو هل ...داد ج...

#ارباب-منpart: 1ویو ات : با نور خورشیدی که میخورد به صورتم ا...

#ارباب-منمعرفی ها ...ات : دختری لجباز و مغرور که توی یک عمار...

پارت : ۱۸

پارت ۱۴

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟴وقتی پا توی خیابون گذاشتم همه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط