+ کی بریم ها کی بریم؟
+ کی بریم ها کی بریم؟
_ خوب بابا بزا خواب از سرت بپره(خنده)
+ پریده پریده بریممم
_ دارم چیزی میخورم ها(خنده)
+ بدو پس
_ توعم باید بخوری
+ دوس ندارم
_ نورا(اخم)
+ هوفففف باشه
• بعد خوردن صبحانه •
_ خودم برات لباس انتخاب میکنم
+ چرااا؟
_ چون ادم عوضی اونجا زیاده
+ خیله خوب باش
• بعد انتخاب لباس کوک میره بیرون نورا هم لباسشو عوض مبکنه و دوتاشون میرن سمت ماشین •
• شرکت •
(دستیار کوک/)
/ سلام جناب جئون خوش اومدین
_ ممنون کارای امروز چیه؟
/ امروز یه جلسه دارید با آقای نا
_ که اینطور باشه
/ و یه محموله امروز برامون اومد
_ ساعت چند؟
/ 3:50 دقیقه صبح
_ خوبه نورا تو برو تو اتاق من
+ عاممم باش
• نورا میره تو اتاق کوک و بعد از چند دقیقه کوک میاد داخل •
+ میشه یه این دس بزنم؟
• کوک هم زمان با نشستن رو صندلی •
_ نه
+ این چی؟
_ نه
+ این یکی؟
_ اصلا
+ چراااا؟
_ اونا همشون اثر انگشت قربانیا دزدیدن محموله بودن پس نباید اثر انگشت تو بیوفته روشون
+ هوففف باش به این میتونم دس بزنم؟
_ بعدا میبرمت یه جایی میتونی باهاش کار کنی اما الان نه
+ باوش
_ میتونی با لب تاپ تو اون کمد کار کنی
+ یسسسس
• حدود 10 دقیقه گذشت که نورا دیگه خسته شد و خواست یه کرمی به کوک بریزه اما کوک متوجه شد •
_ فکرشم نکن
+ چرا؟
_ حالم خوب نیست
+ ها؟
• یهو میدوعه سمت کمک صورتشو قاب میکنه تو دستاش و سرشو اینور اونور میچرخونه تا چک کنه •
_ چیکا میکنی؟
+ وضعیت جسمیت که خوبه
_ منظورم وضعیت روحی بود
+ چرا چیشده؟
_ فشار روانی رومه
• بعد کلی حرف زدن کوک انرژی گرفت و دوباره به کارش ادامه داد تا ساعت 1 ظهر •
• در زدن •
_ کیه؟
/ منم رییس
_ بیا تو
/ قربان آقای نا اومدن
_ بفرستش اتاق جلسه الان میام
/ چشم با اجازه
_ خوب بابا بزا خواب از سرت بپره(خنده)
+ پریده پریده بریممم
_ دارم چیزی میخورم ها(خنده)
+ بدو پس
_ توعم باید بخوری
+ دوس ندارم
_ نورا(اخم)
+ هوفففف باشه
• بعد خوردن صبحانه •
_ خودم برات لباس انتخاب میکنم
+ چرااا؟
_ چون ادم عوضی اونجا زیاده
+ خیله خوب باش
• بعد انتخاب لباس کوک میره بیرون نورا هم لباسشو عوض مبکنه و دوتاشون میرن سمت ماشین •
• شرکت •
(دستیار کوک/)
/ سلام جناب جئون خوش اومدین
_ ممنون کارای امروز چیه؟
/ امروز یه جلسه دارید با آقای نا
_ که اینطور باشه
/ و یه محموله امروز برامون اومد
_ ساعت چند؟
/ 3:50 دقیقه صبح
_ خوبه نورا تو برو تو اتاق من
+ عاممم باش
• نورا میره تو اتاق کوک و بعد از چند دقیقه کوک میاد داخل •
+ میشه یه این دس بزنم؟
• کوک هم زمان با نشستن رو صندلی •
_ نه
+ این چی؟
_ نه
+ این یکی؟
_ اصلا
+ چراااا؟
_ اونا همشون اثر انگشت قربانیا دزدیدن محموله بودن پس نباید اثر انگشت تو بیوفته روشون
+ هوففف باش به این میتونم دس بزنم؟
_ بعدا میبرمت یه جایی میتونی باهاش کار کنی اما الان نه
+ باوش
_ میتونی با لب تاپ تو اون کمد کار کنی
+ یسسسس
• حدود 10 دقیقه گذشت که نورا دیگه خسته شد و خواست یه کرمی به کوک بریزه اما کوک متوجه شد •
_ فکرشم نکن
+ چرا؟
_ حالم خوب نیست
+ ها؟
• یهو میدوعه سمت کمک صورتشو قاب میکنه تو دستاش و سرشو اینور اونور میچرخونه تا چک کنه •
_ چیکا میکنی؟
+ وضعیت جسمیت که خوبه
_ منظورم وضعیت روحی بود
+ چرا چیشده؟
_ فشار روانی رومه
• بعد کلی حرف زدن کوک انرژی گرفت و دوباره به کارش ادامه داد تا ساعت 1 ظهر •
• در زدن •
_ کیه؟
/ منم رییس
_ بیا تو
/ قربان آقای نا اومدن
_ بفرستش اتاق جلسه الان میام
/ چشم با اجازه
۲.۷k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.