Part86
Part86
((اونجو ))
با لیسو کل روز رو دنبال اون یارو گشته بودیم و بالاخره موفق شدیم خونشو پیدا کنیم…
~اینا… واقعا خیلی بدبختن که
-اره اوضاشون خرابه ..تعجبی نداره اینطوری گوش به فرمان بیتاست ..اگه اون نباشه اینا از گرسنگی میمیرن ..
~گفتی یا زنش زندگی میکنه ?یعنی دونفرن ?
-اره ولی یه پسر 3 ساله هم داره که بخاطر مشکل تنفسی بیمارستانه ..بخاطر همینم از بیتا پول میگیره…
~بهتره برگردیمو اینارو به ا/ت بگیم
-نه نمیتونیم به ا/ت بگیم… اون داغ میکنه و فوری همه چیزو لو میده
~پس چیکار کنیم ??
-فعلا بریم خونه… نمیدونم چرا دلم شور میزنه ..انگار تو خونه اوضاع خوب نیست ..
~پس برگردیم… الان تاکسی میگیرم
بلاخره به خونه رسیدیم ..
-ا/ت ما اومدیییم…
+بیاین تو ..
با دیدن بیتا و عرفان جا خوردیم…
~عاام.. عرفان تو… اینجا???
عرفان : اره اومدم ا/ت رو ببینم
-بیتا بهتر نبود تو نمیومدی?
بیتا: وا… چرااااا?? اومدم فامیلمو ببینم جرم که نیست… .
بالاخره شب شد و بعد از شام عرفان و بیتا از خونه رفتن و منو کوک هم تونستیم برای اولین بار روی یه تخت عین ادم راحت بخوابیم…
×ا/ت
+جانم
×بیا جدا شیم… .
#loveme
((اونجو ))
با لیسو کل روز رو دنبال اون یارو گشته بودیم و بالاخره موفق شدیم خونشو پیدا کنیم…
~اینا… واقعا خیلی بدبختن که
-اره اوضاشون خرابه ..تعجبی نداره اینطوری گوش به فرمان بیتاست ..اگه اون نباشه اینا از گرسنگی میمیرن ..
~گفتی یا زنش زندگی میکنه ?یعنی دونفرن ?
-اره ولی یه پسر 3 ساله هم داره که بخاطر مشکل تنفسی بیمارستانه ..بخاطر همینم از بیتا پول میگیره…
~بهتره برگردیمو اینارو به ا/ت بگیم
-نه نمیتونیم به ا/ت بگیم… اون داغ میکنه و فوری همه چیزو لو میده
~پس چیکار کنیم ??
-فعلا بریم خونه… نمیدونم چرا دلم شور میزنه ..انگار تو خونه اوضاع خوب نیست ..
~پس برگردیم… الان تاکسی میگیرم
بلاخره به خونه رسیدیم ..
-ا/ت ما اومدیییم…
+بیاین تو ..
با دیدن بیتا و عرفان جا خوردیم…
~عاام.. عرفان تو… اینجا???
عرفان : اره اومدم ا/ت رو ببینم
-بیتا بهتر نبود تو نمیومدی?
بیتا: وا… چرااااا?? اومدم فامیلمو ببینم جرم که نیست… .
بالاخره شب شد و بعد از شام عرفان و بیتا از خونه رفتن و منو کوک هم تونستیم برای اولین بار روی یه تخت عین ادم راحت بخوابیم…
×ا/ت
+جانم
×بیا جدا شیم… .
#loveme
۱۴.۷k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.