ازدواج اجباری

پارت ۳۴


ویو ا.ت


داشتم با جونگ کوک حرف میزدم که یه دفعه حالت تهوع گرفتم رفتم سمت سرویس بهداشتی و بالا اوردم که جونگ کوک با نگرانی اومد و گفت
جونگ کوک:ا.ت حالت خوبه
ا.ت:اره ولی مریض شدم دکترم گفت باید استراحت کنم و بیماری جدی ای نیست
جونگ کوک:نکنه حامله ای
ا.ت:برو بابا تازه پریود شدم
جونگ کوک:چه ربطی به پریودی داره(بچم خیلی پاکه نمیدونه از این چیزا نمیدونه)؟
ا.ت:اخه اگه پریود گم و گور شه یه ادم میتونه حامله باشه
جونگ کوک:یعنی نمیتونم باهات اهم کنم
ا.ت:نه پنج روز نمیتونی
جونگ کوک:چرا
ا.ت:برو خدارو شکر کن بعضی از دخترا ۱۰ شب پریود میشن (منم این دوره ی چندشم پنج روزه)
جونگ کوک:اوووفففف خیلی ناامید کنندس
ا.ت:بابابزرگ کارت داشت ناراحت نباش اگه تموم شد دوروز شب و روز بهت میدم(خجالت بکش چشم سفید)
جونگ کوک:باشه
و باهم رفتن پایین
دیدگاه ها (۹)

ازدواج اجباری

ازدواج اجباری

ازدواج اجباری

عالیه

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط