گربه من
گربهمن
ا.ت: خب میگم این قشنگه
یونگی: قشنگه ولی خیلی بازه برو عوضش کن( عصبی)
ا.ت: تو مگه چه کاره ی منی که اینو میگی منو تو فقط دوستیم
یونگی: خب منم دارم به عنوان یه دوست بهت میگم بعد اگه برادرت اینو تو تنت ببینه چی میگه
ا.ت: هوففف
ا.ت: لطفا
یونگی: نه برو عوضش کن
ا.ت: ( با چشم های مظلوم بهش زل زده بود)
یونگی: اونجوری منو نگاه نکن
ا.ت: ( بیشتر بهش زل میزنه)
یونگی: واییی
یونگی باشه
ا.ت: هورا میدونستممممم
خلاصه رفتن حساب کردن و رفتن خونه شام خوردن و آماده شدن برن بار
ویو ا.ت
رفتم یه آرایش لایت کردم لباسم رو پوشیدم و رفتم پایین دیدم اون دوتا چغندر وایسادن
ا.ت: من اومدم
هیونجین: کجا میری با این لباس( عصبی)
ا.ت: داداشی همین یه باره لطفاااا
هیونجین: باشه ولی اگه کسی نزدیکت شد بهش رحم نمی کنم
ا.ت: بریم
هیونجین_یونگی: بریم
سوار ماشین شدیم و بعد از ۳۰ دقیقه رسیدیم
رفتیم تو بوی الکل می یومد که لونا رو دیدم رفتم پیشش....
ادامه دارد.....
#جیمین #بی_تی_اس #کره # استری کیدز
ا.ت: خب میگم این قشنگه
یونگی: قشنگه ولی خیلی بازه برو عوضش کن( عصبی)
ا.ت: تو مگه چه کاره ی منی که اینو میگی منو تو فقط دوستیم
یونگی: خب منم دارم به عنوان یه دوست بهت میگم بعد اگه برادرت اینو تو تنت ببینه چی میگه
ا.ت: هوففف
ا.ت: لطفا
یونگی: نه برو عوضش کن
ا.ت: ( با چشم های مظلوم بهش زل زده بود)
یونگی: اونجوری منو نگاه نکن
ا.ت: ( بیشتر بهش زل میزنه)
یونگی: واییی
یونگی باشه
ا.ت: هورا میدونستممممم
خلاصه رفتن حساب کردن و رفتن خونه شام خوردن و آماده شدن برن بار
ویو ا.ت
رفتم یه آرایش لایت کردم لباسم رو پوشیدم و رفتم پایین دیدم اون دوتا چغندر وایسادن
ا.ت: من اومدم
هیونجین: کجا میری با این لباس( عصبی)
ا.ت: داداشی همین یه باره لطفاااا
هیونجین: باشه ولی اگه کسی نزدیکت شد بهش رحم نمی کنم
ا.ت: بریم
هیونجین_یونگی: بریم
سوار ماشین شدیم و بعد از ۳۰ دقیقه رسیدیم
رفتیم تو بوی الکل می یومد که لونا رو دیدم رفتم پیشش....
ادامه دارد.....
#جیمین #بی_تی_اس #کره # استری کیدز
۷.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.