گربه من

گربه من


ا.ت: سلام خره من
لونا: سلام گاو من
لونا: چقدر خانوم خوشگل شده
ا.ت: تو ام خیلی جذاب شدی
لونا: مرسی
یهو هیونجین و یونگی اومدن
لونا: اینا کین؟
ا.ت: اها بزار معرفی کنم داداشم هیونجین و گربه ام یونگی
لونا : هااااا
ا،ت: گربه دیگه
لونا: من نمی فهمم
ا.ت: ( براش توضیح داد)
لونا: عجیبه ولی قابله درکه
ا.ت: آره ولی خیلی کیوت و کراشه
لونا: او کلک روش کراش زدی
ا.ت: آره خب بریم پیش شون
لونا: اوکی
رفتیم نشستیم
هیونجین: ا.ت ایشون دوستت
ا.ت: آره
هیونجین_ یونگی: خوش بختم
لونا: مرسی
گارسون: چی میل دارید
یونگی: چهار تا ویسکی بیار
گارسون: چشم
خلاصه ویسکی هارو اورد و خوردیم

ویو ا.ت
دستشوییم گرفته بود می خواستم برم دستشویی

ا.ت: بچه ها من میرم دستشویی
هیونجین : می خوای بیام
ا.ت : نه بابا
رفتم دستشویی داشتم دستم رو می شستم که یهو....

ادامه دارد...

#بی_تی_اس #کیدراما #استری_کیدز #یونگی
دیدگاه ها (۳)

میدونم دیر گذاشتم ولی تولدش مبارک🥳

گربه منکه یهو یه مرده اومد تو دستشویی فکر کردم اشتباه اومده ...

گربه‌منا.ت: خب میگم این قشنگه یونگی: قشنگه ولی خیلی بازه برو...

گربه منا.ت: خب خب کدومتون میاد با من بریم خریدهیونجین: من خس...

یووو داستان جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط