اسم رمان: حسودی
اسم رمان: حسودی
پارت:3
حالاکه تهیونگ با ایو عشقشه منم با جیمین میرم زنگ زدم به یونیونگ
داهیون: یونی میگم یه همراه دارم
یونیونگ: اومم اوکی دختره
داهیون: نه پسره مجرده
یونیونگ:اوکی مشکلی نیست کاری نداری
داهیون:نه بای
یونیونگ: بای
زنگ زدم جیمین
جیمین:جانم داهیون
داهیون: اوپا میگم فردا میخوام با دوستام برم فرانسه توهم باهامون میای
جیمین: اوکی ساعت چند میرید
داهیون:ساعت 6 بعد از ظهر فردا
جیمین: تا کی میمونید
داهیون: یه هفته
جیمین:اوکی فردا میام دنبالت بای
داهیون: بای
اخ جان جیمین میاد یسسس ندی که ساعت 2 بعد از ظهر بود برای ناهار نودل خوردم و یه کم خوابیدم
(شب ساعت 9)
بیدار شدم از اشپزخونه صدا میومد اروم بالشت رو برداشتم رفتم سمت اشپزخونه یه نفر اونجا بود
داهیون: جیغغغغغغغغغغغغغ کمک
تهیونگ: داهیون عزیزم اروم باش
داهیون: تو........تو اینجا چیکار میکنی
تهیونگ:کارم زود تموم شد
داهیون: اها پس کارت با ایو جونت تموم شد یاد من افتادی
تهیونگ:عزیزم این چه حرفیه که میزنی
داهیون: همین کم مونده بود توی موزیک ویدیو به فاکش بدی رو پات میشینه دست میزنه لپات به لبات به صورتت بعد میگی این چه حرفیه میزنی
تهیونگ: داهیون عزیزم
داهیون: باهات قهرم رفتی کامنتا رو بخونی *بهترین زوج سال* اصلا برو با اون ازدواج کن
رفتم بالا توی اتاق و در رو قفل کردم
داهیون: فردا میرم فرانسه باید اروم باشم باید بخوابم رفتم روی تخت و خوابیدم
#he_so
پارت:3
حالاکه تهیونگ با ایو عشقشه منم با جیمین میرم زنگ زدم به یونیونگ
داهیون: یونی میگم یه همراه دارم
یونیونگ: اومم اوکی دختره
داهیون: نه پسره مجرده
یونیونگ:اوکی مشکلی نیست کاری نداری
داهیون:نه بای
یونیونگ: بای
زنگ زدم جیمین
جیمین:جانم داهیون
داهیون: اوپا میگم فردا میخوام با دوستام برم فرانسه توهم باهامون میای
جیمین: اوکی ساعت چند میرید
داهیون:ساعت 6 بعد از ظهر فردا
جیمین: تا کی میمونید
داهیون: یه هفته
جیمین:اوکی فردا میام دنبالت بای
داهیون: بای
اخ جان جیمین میاد یسسس ندی که ساعت 2 بعد از ظهر بود برای ناهار نودل خوردم و یه کم خوابیدم
(شب ساعت 9)
بیدار شدم از اشپزخونه صدا میومد اروم بالشت رو برداشتم رفتم سمت اشپزخونه یه نفر اونجا بود
داهیون: جیغغغغغغغغغغغغغ کمک
تهیونگ: داهیون عزیزم اروم باش
داهیون: تو........تو اینجا چیکار میکنی
تهیونگ:کارم زود تموم شد
داهیون: اها پس کارت با ایو جونت تموم شد یاد من افتادی
تهیونگ:عزیزم این چه حرفیه که میزنی
داهیون: همین کم مونده بود توی موزیک ویدیو به فاکش بدی رو پات میشینه دست میزنه لپات به لبات به صورتت بعد میگی این چه حرفیه میزنی
تهیونگ: داهیون عزیزم
داهیون: باهات قهرم رفتی کامنتا رو بخونی *بهترین زوج سال* اصلا برو با اون ازدواج کن
رفتم بالا توی اتاق و در رو قفل کردم
داهیون: فردا میرم فرانسه باید اروم باشم باید بخوابم رفتم روی تخت و خوابیدم
#he_so
۱۲.۷k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.