○●داستان تاتوره●○
○●داستان تاتوره●○
ادامه ی پارت ۶
کاکاشی ایبار اهی خسته تر و طولانی تر کشید و به ساکورا که متعجب ولی ته چهره اش کمی سرگرم بود و ساسکه که به وضوح روی صورتش نوشته 'این الان جونینه ؟' و ناروتو که بت پوزخندی از خود راضی در حال قهقه زدن بود کرد
مرد گفت
اولین چیزی که راجبتون فکر میکنم اینکه ازتون متنفرم"
ناروتو خودش را جمع و جور کرد و شام های بالا انداخت و با لحن که طعنه ازش میچکید گفت
_چه ناز"
ادامه ی پارت ۶
کاکاشی ایبار اهی خسته تر و طولانی تر کشید و به ساکورا که متعجب ولی ته چهره اش کمی سرگرم بود و ساسکه که به وضوح روی صورتش نوشته 'این الان جونینه ؟' و ناروتو که بت پوزخندی از خود راضی در حال قهقه زدن بود کرد
مرد گفت
اولین چیزی که راجبتون فکر میکنم اینکه ازتون متنفرم"
ناروتو خودش را جمع و جور کرد و شام های بالا انداخت و با لحن که طعنه ازش میچکید گفت
_چه ناز"
۱.۲k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.