part13
+اوهوم باشه
/حالا که اونا رفتن نظرت چیه ماعم ی کاری کنیم
+اومم بزا فک کنم بنظرم بار خوبه
/اوهوم خوبه پس من به دخترا هم زنگ میزنم بیان
+منم میرم آماده شم
/بدو
+آاا راستی کوک چی چی بهش بگیم
/نترس نمیفهمه میریم زود برمیگردیم
+اما اگه فهمید چی
/نمیفهمه بدو بریم
+بادیگاردا؟
/در پشتی
.
.
.
.
.
.
ویو.کوک
بعد از اینکه رفتم شرکت دیدم همه پسرا اونجان پس خبر داشتن اما چرا زودتر بهم نگفتن اخه صحبت که کردیم کاملا فهمیدم کار کیه زودتر باید برمیگشتم عمارت به پسراهم گفتم بمونن تا من برگردم هرچی به ا.ت و لونا زنگ میزدم جواب نمیداد هوفففف خدا من چرا باید انقد استرس بکشم رسیدم عمارت بادیگارداهم سرجاشون بودن پس چرا اینا ور نداشتن رفتم تو که دیدم بله فرار کردن کم عصبی بودم حالا این دختر باید بیاد رو اعصاب منن اینسری پیدات کنم ا.ت به ته زنگ زدم گفتم تصمیم گرفتیم خونه بمونیم تا بیان اما من هی نگران بودم نکنه کار اون عوضیه
.
.
.
ویو.ا.ت
داشتیم حرف میزدیم که گفتم بهتره یه زنگ به کوک بزنم ببینم کجاست اما گوشیمو باز کردم دیدم 23 تا میسکال از طرف کوک داشتم وای بدبخت شدم اومدم بهش مسیج بدم که دیدم بهم مسیج داده (عزیزم زنگ بزن کارت دارم شب دیر میرسم خونه) حتما الان تو شرکته تا نرفته خونه باید زودتر میرفتیم به لونا گفتم که زود راه افتادیم رسیدم خونه خوبه رفتیم تو اما ما لامپارو روشن گذاشته بودیم روشنشون کردم که
_نظرتون چیه یزره بیشتر میموندین ها*داد
÷ا.ت نگفتم از خونه بیرون نرین*عصبی
+اااما خب حوصلمون سر رفته بود گفتیم میرم زود برمیگردیم شماهم...
÷ماعم نمیفهمیم نه
/حالا مگه چیشده رفتیم ی کوچولو دور زدیم برگشتیم جرم که نکردیم یعنی حق اینم نداریم
_ حقشو دارین چرا نداشته باشین اما الان موقع بیرون رفتنتون نبود*داد
+چرا اونوقت
÷چون ممکن بود هربلایی سرتون بیاد میفهمی
+یعنی چی هر بلایی سرمون بیاد مگه چیکار کردیم ها
÷ا.ت حوصله بحث ندارم یکبار مث ادم حرف گوش کن وقتی میگم نمیشه یعنی نمیشه*اخرشو با داد گف
+چرا اونوقت بخاطر کثیف کاریایی که شما انجام دادین
÷ا.ت درست حرف بزن
+نزنم چی مثلا چیکار میکنی هوم
.
.
.
بچه ها الان واقعا نمیتونم بیشتر از این بزارم تو شرایط خوبی نیستم قول میدم مشکلم اوکی شد براتون روزی دوتا پارت بزارم
/حالا که اونا رفتن نظرت چیه ماعم ی کاری کنیم
+اومم بزا فک کنم بنظرم بار خوبه
/اوهوم خوبه پس من به دخترا هم زنگ میزنم بیان
+منم میرم آماده شم
/بدو
+آاا راستی کوک چی چی بهش بگیم
/نترس نمیفهمه میریم زود برمیگردیم
+اما اگه فهمید چی
/نمیفهمه بدو بریم
+بادیگاردا؟
/در پشتی
.
.
.
.
.
.
ویو.کوک
بعد از اینکه رفتم شرکت دیدم همه پسرا اونجان پس خبر داشتن اما چرا زودتر بهم نگفتن اخه صحبت که کردیم کاملا فهمیدم کار کیه زودتر باید برمیگشتم عمارت به پسراهم گفتم بمونن تا من برگردم هرچی به ا.ت و لونا زنگ میزدم جواب نمیداد هوفففف خدا من چرا باید انقد استرس بکشم رسیدم عمارت بادیگارداهم سرجاشون بودن پس چرا اینا ور نداشتن رفتم تو که دیدم بله فرار کردن کم عصبی بودم حالا این دختر باید بیاد رو اعصاب منن اینسری پیدات کنم ا.ت به ته زنگ زدم گفتم تصمیم گرفتیم خونه بمونیم تا بیان اما من هی نگران بودم نکنه کار اون عوضیه
.
.
.
ویو.ا.ت
داشتیم حرف میزدیم که گفتم بهتره یه زنگ به کوک بزنم ببینم کجاست اما گوشیمو باز کردم دیدم 23 تا میسکال از طرف کوک داشتم وای بدبخت شدم اومدم بهش مسیج بدم که دیدم بهم مسیج داده (عزیزم زنگ بزن کارت دارم شب دیر میرسم خونه) حتما الان تو شرکته تا نرفته خونه باید زودتر میرفتیم به لونا گفتم که زود راه افتادیم رسیدم خونه خوبه رفتیم تو اما ما لامپارو روشن گذاشته بودیم روشنشون کردم که
_نظرتون چیه یزره بیشتر میموندین ها*داد
÷ا.ت نگفتم از خونه بیرون نرین*عصبی
+اااما خب حوصلمون سر رفته بود گفتیم میرم زود برمیگردیم شماهم...
÷ماعم نمیفهمیم نه
/حالا مگه چیشده رفتیم ی کوچولو دور زدیم برگشتیم جرم که نکردیم یعنی حق اینم نداریم
_ حقشو دارین چرا نداشته باشین اما الان موقع بیرون رفتنتون نبود*داد
+چرا اونوقت
÷چون ممکن بود هربلایی سرتون بیاد میفهمی
+یعنی چی هر بلایی سرمون بیاد مگه چیکار کردیم ها
÷ا.ت حوصله بحث ندارم یکبار مث ادم حرف گوش کن وقتی میگم نمیشه یعنی نمیشه*اخرشو با داد گف
+چرا اونوقت بخاطر کثیف کاریایی که شما انجام دادین
÷ا.ت درست حرف بزن
+نزنم چی مثلا چیکار میکنی هوم
.
.
.
بچه ها الان واقعا نمیتونم بیشتر از این بزارم تو شرایط خوبی نیستم قول میدم مشکلم اوکی شد براتون روزی دوتا پارت بزارم
۱.۳k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.