من دوست داشتم...
من دوست داشتم...
دوهفته بعد
از زبون لیسا
تو این دو هفته ات یه جور دیگه شده همش جیغ میزنه وسایل رو میشکونه گریه میکنه امروز هم کنسرت داریم فقط امیدوارم اتفاقی نیوفته
از زبون جونگ کوک
تو این دوهفته حال تهیونگ بد تر از قبل شده هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی امروز قراره بریم پیش یه دکتر دیگه آخه این دختره یه جوری بود داشت چرت و پرت تحویل میداد
جونگ کوک :تهیونگ بریم؟
تهیونگ:بریم
نامجون:شماها خیلی مشکوک میزنینا
جیمین: با نامی موافقم
تهیونگ:مگه چیکار...
تهیونگ اومد ادامه ی حرفشو بزنه که با دیدن تلویزیون که داشت کنسرت بلک پینک رو میزاشت اشک تو چشاش جمع شد
جونگ کوک:تهیونگ بریم دیر شد
تهیونگ:آ..آره بریم
تو مطب
دکتر:شما قبلاً پیش کدوم دکتر میرفتید؟
تهیونگ:دکتر (......)
دکتر:شما مشکل قلبتون خیلی بد نیست مردنی هم در کار نیست
جونگ کوک:یعنی زنده میمونه؟
دکتر:معلومه که آره فقط از دارو های که براتون مینویسم سر موقع استفاده کنید
تهیونگ:بله چشم ممنون
جونگ کوک:تهیونگا خیلی خوشحالم یه شام دعوتم نمیکنی؟
تهیونگ: باشه تو که هیچی همه رو دعوت میکنم فقط ات چی؟
جونگ کوک : باهاش حرف بزن حقیقتو بهش بگو
تهیونگ :باشه
از لیسا
کنسرت تموم شد که دیدم ات رفت سر گوشیش و لبخند زد
ات:تهیونگ پیام داده
دخترا:چی!
ات:نوشته خیلی امشب اجرات قشنگ بود آخه این بشر چقدر خوبه
جنی:مطمعنی تهیونگه؟
ات: داری میگی من دروغ میگم (با جیغ)
جنی:ن..نه بابا من کی این حرفو زدم
ات:من میرم تو ماشین شماهم بیاین
دخترا:باشه
جنی:میگما ات اصلا حالش خوب نیستا
لیسا :من که میگم باید ببریمش دکتر رفتارش مثل دیوونه ها شده
رزی:ات که هیچی تهیونگ براچی همش به ات زنگ میزنه مگه کات نکردن
جیسو :میگما کدومتون شماره تهیونگ رو داره؟
رزی:من
جیسو:یه زنگ بهش بزن
رزی:براچی؟
جیسو کارش دارم
رزی:باشه
تهیونگ :الو
جیسو:الو سلام
تهیونگ:سلام رزی تویی؟
جیسو:نه من جیسوعم یه سوال داشتم
تهیونگ:بله بگو
جیسو :تو که با ات کات کردی براچی هی بهش پیام میدی ؟
تهیونگ :من تو این چند وقت اصلا با ات در ارتباط نبودم
جیسو :مطمعنی؟
تهیونگ :آره راستش میخواستم امشب زنگش بزنم
جیسو:براچی؟
تهیونگ:میخواستم بهش بگم برگرده پیشم
جیسو:اگه میخواستی برگرده پس چرا از اولش گفتی دوسش نداری؟
تهیونگ(کل ماجرا رو تعریف کرد)
جیسو(جیسو هم کل ماجرا رو تعریف کرد )
دوهفته بعد
از زبون لیسا
تو این دو هفته ات یه جور دیگه شده همش جیغ میزنه وسایل رو میشکونه گریه میکنه امروز هم کنسرت داریم فقط امیدوارم اتفاقی نیوفته
از زبون جونگ کوک
تو این دوهفته حال تهیونگ بد تر از قبل شده هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی امروز قراره بریم پیش یه دکتر دیگه آخه این دختره یه جوری بود داشت چرت و پرت تحویل میداد
جونگ کوک :تهیونگ بریم؟
تهیونگ:بریم
نامجون:شماها خیلی مشکوک میزنینا
جیمین: با نامی موافقم
تهیونگ:مگه چیکار...
تهیونگ اومد ادامه ی حرفشو بزنه که با دیدن تلویزیون که داشت کنسرت بلک پینک رو میزاشت اشک تو چشاش جمع شد
جونگ کوک:تهیونگ بریم دیر شد
تهیونگ:آ..آره بریم
تو مطب
دکتر:شما قبلاً پیش کدوم دکتر میرفتید؟
تهیونگ:دکتر (......)
دکتر:شما مشکل قلبتون خیلی بد نیست مردنی هم در کار نیست
جونگ کوک:یعنی زنده میمونه؟
دکتر:معلومه که آره فقط از دارو های که براتون مینویسم سر موقع استفاده کنید
تهیونگ:بله چشم ممنون
جونگ کوک:تهیونگا خیلی خوشحالم یه شام دعوتم نمیکنی؟
تهیونگ: باشه تو که هیچی همه رو دعوت میکنم فقط ات چی؟
جونگ کوک : باهاش حرف بزن حقیقتو بهش بگو
تهیونگ :باشه
از لیسا
کنسرت تموم شد که دیدم ات رفت سر گوشیش و لبخند زد
ات:تهیونگ پیام داده
دخترا:چی!
ات:نوشته خیلی امشب اجرات قشنگ بود آخه این بشر چقدر خوبه
جنی:مطمعنی تهیونگه؟
ات: داری میگی من دروغ میگم (با جیغ)
جنی:ن..نه بابا من کی این حرفو زدم
ات:من میرم تو ماشین شماهم بیاین
دخترا:باشه
جنی:میگما ات اصلا حالش خوب نیستا
لیسا :من که میگم باید ببریمش دکتر رفتارش مثل دیوونه ها شده
رزی:ات که هیچی تهیونگ براچی همش به ات زنگ میزنه مگه کات نکردن
جیسو :میگما کدومتون شماره تهیونگ رو داره؟
رزی:من
جیسو:یه زنگ بهش بزن
رزی:براچی؟
جیسو کارش دارم
رزی:باشه
تهیونگ :الو
جیسو:الو سلام
تهیونگ:سلام رزی تویی؟
جیسو:نه من جیسوعم یه سوال داشتم
تهیونگ:بله بگو
جیسو :تو که با ات کات کردی براچی هی بهش پیام میدی ؟
تهیونگ :من تو این چند وقت اصلا با ات در ارتباط نبودم
جیسو :مطمعنی؟
تهیونگ :آره راستش میخواستم امشب زنگش بزنم
جیسو:براچی؟
تهیونگ:میخواستم بهش بگم برگرده پیشم
جیسو:اگه میخواستی برگرده پس چرا از اولش گفتی دوسش نداری؟
تهیونگ(کل ماجرا رو تعریف کرد)
جیسو(جیسو هم کل ماجرا رو تعریف کرد )
۱۱.۸k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.