انتخاب خواستنی پارت 13
برگشتن صورتم مساوی شد با دیدن قیافه مینو اونم دقیقا روبه روی صورتم
فاصله صورتامون تقریبا دو سه انگشت بود
از تعجب سر جام خاکم زد، نمیدونستم باید چیکار کنم.
چشمام ار تعجب تا اخرین حد گشاد شده بود
صدایی های نامفهومی از دهنم بیرون میومد که خودمم نمیدونستم دقیقا چی هستن
یهو مینو زد زیر خنده
= رونایا خیلی کیوتی
و بعدش یه لبخند قشنگ زد و موهامو بهم ریخت
و رفت عقب
نامحسوس یه نفس عمیق کشیدم که تهیونگ بلند شد و گفت: من میرم یه چیزی بیارم بخوریم ، رونا میشه بیای کمکم.
قیافه تهیونگ عجیب شده بود انگار به زور خیلی خودشو نگه داشته بود که منفجر نشه
+ آ.. آره بریم.
یهو صدای مینا بلند شد
* رونا جون تو زحمت نکش من میـــــــ.
هنوز حرفش تموم نشده بود که تهیونگ یهو داد زد:
- لازم نکرده ، رونا بلند شو.
(جونگ کوک)
با داد تهیونگ من از جا پریدم چه بریه به مینا که دقیقا بغل تهیونگ بود
تو این موقعیت قیافه رونا واقعا کیوت شدیم بود دقیقا اون موقع که تهیونگ داد زد داشتم به رونا نگاه میکردم که با صدای تهیونگ یهو از جا پرید
نمیدونم یهو چرا تهیونگ عصبانی شد ولی از اینکه میخواست رونا رو ببره واقعا خوشحالم چون اگه یکم دیگه مینو ادانه میداد قطعا دماغشو صاف میکردم
پسر عوضی
نمیدونم چرا ولی وقتی نزدیک رونا بود دستام ناخودآگاه نشت شده بود و نفسام سریع تر
این یعنی چی؟
رونا بلند شد و پشت سر تهیونگ به سمت اشپز خونه رفت
تو فکر بودم که یعو جیمین دم گوشم گفت: الا دقیقا ــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت کنید تا پارت ببخشید د رو بزارم
فاصله صورتامون تقریبا دو سه انگشت بود
از تعجب سر جام خاکم زد، نمیدونستم باید چیکار کنم.
چشمام ار تعجب تا اخرین حد گشاد شده بود
صدایی های نامفهومی از دهنم بیرون میومد که خودمم نمیدونستم دقیقا چی هستن
یهو مینو زد زیر خنده
= رونایا خیلی کیوتی
و بعدش یه لبخند قشنگ زد و موهامو بهم ریخت
و رفت عقب
نامحسوس یه نفس عمیق کشیدم که تهیونگ بلند شد و گفت: من میرم یه چیزی بیارم بخوریم ، رونا میشه بیای کمکم.
قیافه تهیونگ عجیب شده بود انگار به زور خیلی خودشو نگه داشته بود که منفجر نشه
+ آ.. آره بریم.
یهو صدای مینا بلند شد
* رونا جون تو زحمت نکش من میـــــــ.
هنوز حرفش تموم نشده بود که تهیونگ یهو داد زد:
- لازم نکرده ، رونا بلند شو.
(جونگ کوک)
با داد تهیونگ من از جا پریدم چه بریه به مینا که دقیقا بغل تهیونگ بود
تو این موقعیت قیافه رونا واقعا کیوت شدیم بود دقیقا اون موقع که تهیونگ داد زد داشتم به رونا نگاه میکردم که با صدای تهیونگ یهو از جا پرید
نمیدونم یهو چرا تهیونگ عصبانی شد ولی از اینکه میخواست رونا رو ببره واقعا خوشحالم چون اگه یکم دیگه مینو ادانه میداد قطعا دماغشو صاف میکردم
پسر عوضی
نمیدونم چرا ولی وقتی نزدیک رونا بود دستام ناخودآگاه نشت شده بود و نفسام سریع تر
این یعنی چی؟
رونا بلند شد و پشت سر تهیونگ به سمت اشپز خونه رفت
تو فکر بودم که یعو جیمین دم گوشم گفت: الا دقیقا ــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت کنید تا پارت ببخشید د رو بزارم
۳.۷k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.