انتخاب خواستنی پارت ۱۲
بچه ها همه با هم گرم صحبت بودند و من محو نگاهشون، خیلی دوست نداشتم حرف بزنم مخصوصا تو این جمع
تو فکر بودم که با صدایی درست کنار گوشم از فکر بیرون اومدم
= به چی فکر میکنی؟
(تهیونگ)
مثل همیشه با مینا ور میرفتم که دست از سرم برداره و از طرفی نمیتونستم از رونا چشم بردارم، با این که ارایش و لباس انچنانی نداشت ولی خیلی زیبا شده بود
یهو چشمم به مینو افتاد که روی رونا زوم کرده، ابروهام رفت تو هم
دوباره نگاهمو به رونا دادم و وقتی دقت کردم زیر لب گفتم: باید یه شلوار برا این دختر بخرم.
* چیزی گفتی؟.
بدون اینکه چشم از رونا بردارم به مینا گفتم: ها.. چی؟ ... آها نه با خودم بودم.
من کلا رونارو دوبار حضوری دیدم که بار اول با یه لباس سفید ساده دامن دار بود و این دفعه با یه شلوارک لی تا بالای زانو
مشکلی با این موضوع نداشتم بهش میومد، فقط کنجکاو بودم همیشه ابنجوری لباس میپوشه؟
باید بیشتر بشناسمش
یهو دیدم مینو سمت رونا حجوم برد و دقیقا کنار گوشش متوقف شد
انقدر نزدبک بود که حس کردم اگه حرف بزنه لباش گوش رونا رو لمس میکنه
= به چی فکر میکنی؟
به توچه آخه پسره پرو. دلم میخواست بگیرم کلشو بکنم اخه تو چیکار دوست دختر من داری
وایستا ببینم من الا چی گفتم؟ (دوست دختر من )؟ واووووو
همون لحظه اتفاقی که دعا میکردم نیفته افتاد، سر رونا سمت مینو چرخید و گفت: هوم؟.
یه لحظه خود رونا هم هنگ کرد از این اتفاق
انگار اتش فشان خاموشی که توی دلم زندگی میکرد فعال شده و داره کل بدنمو ذوب میکنه
(رونا)
+ هوم؟.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه آتش فشان هایی که توی این پارت و پارت های بعد فعال نمیشه😂😂😂
تو فکر بودم که با صدایی درست کنار گوشم از فکر بیرون اومدم
= به چی فکر میکنی؟
(تهیونگ)
مثل همیشه با مینا ور میرفتم که دست از سرم برداره و از طرفی نمیتونستم از رونا چشم بردارم، با این که ارایش و لباس انچنانی نداشت ولی خیلی زیبا شده بود
یهو چشمم به مینو افتاد که روی رونا زوم کرده، ابروهام رفت تو هم
دوباره نگاهمو به رونا دادم و وقتی دقت کردم زیر لب گفتم: باید یه شلوار برا این دختر بخرم.
* چیزی گفتی؟.
بدون اینکه چشم از رونا بردارم به مینا گفتم: ها.. چی؟ ... آها نه با خودم بودم.
من کلا رونارو دوبار حضوری دیدم که بار اول با یه لباس سفید ساده دامن دار بود و این دفعه با یه شلوارک لی تا بالای زانو
مشکلی با این موضوع نداشتم بهش میومد، فقط کنجکاو بودم همیشه ابنجوری لباس میپوشه؟
باید بیشتر بشناسمش
یهو دیدم مینو سمت رونا حجوم برد و دقیقا کنار گوشش متوقف شد
انقدر نزدبک بود که حس کردم اگه حرف بزنه لباش گوش رونا رو لمس میکنه
= به چی فکر میکنی؟
به توچه آخه پسره پرو. دلم میخواست بگیرم کلشو بکنم اخه تو چیکار دوست دختر من داری
وایستا ببینم من الا چی گفتم؟ (دوست دختر من )؟ واووووو
همون لحظه اتفاقی که دعا میکردم نیفته افتاد، سر رونا سمت مینو چرخید و گفت: هوم؟.
یه لحظه خود رونا هم هنگ کرد از این اتفاق
انگار اتش فشان خاموشی که توی دلم زندگی میکرد فعال شده و داره کل بدنمو ذوب میکنه
(رونا)
+ هوم؟.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه آتش فشان هایی که توی این پارت و پارت های بعد فعال نمیشه😂😂😂
۵.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.