انتخاب خواستنی پارت 14

گفت: الا دقیقا چی شد؟ .
" نمیدونم.
& تهیونگ چرا یهو عصبانی شد؟.
" نمیدونم.
& چرا داد زد آخه؟.
" نمیدونم.
& چرا نمیدونی؟.
" نمیدونم
& جونگ کوکا اصلا صدای منو میشنوی؟.
" نمیدو .
& یــــــــا ، نمیدونم و زهر مار، منو بگو دارم با کی حرف میزنم، مگه قرص نمیدونم خوردی پسر.

نگاهمو از در اشپزخونه گرفتم و به جیمین عصبانی و کیوت دادم

" ببخشید هیونگ حواسم نبود.
& آه، قبلا میگفتن آدما وقتی عاشق بشن عقلشونو از دست میدن ولی انگار این موضوع برای تو صدق نمیکنه آخه تو کلا ناقصی.

یهو جیمین زد زیر خنده و من سریع برای اعتراض گفتم: جیمین شــــــــــــی.

(تهیونگ)
به سمت آشپز خونه راه افتادم
صدای قدم های رونا رو پشت سرم میشنیدم

هه کیوت ، دسته گل ، اصلا به تو چا که به چی فکر میکنه؟ ، چرا باید دلت تنگ بشه؟ ، اصلا به چه جرعتی به موهاش دست میزنی؟

همه حرفا و کارای اون پسره مثل فیلم از جلو چشمام رد میشدن.

رونا پشت سرم وارد اشپزخونه شد و درو بست
اومد سمت و من و گفت: تهیونگ خوبی؟ ، چیزی شده؟.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یعنی تهیونگ چی میخواد بگه ـ؟
لایک و کامنت یادتون نره 😊