★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★
★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★
♡𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤♡
«12»
_بعد از یه مدت کم هم شرکت J&S هم به باد رفت و اونا هم ورشکست شدن،جئون جونگ سوک از کیم سهون تموم پولی که اون زمان بهش داده رو درخواست کرد و گفت هرچه سریع تر باید اون پول روبده،اما کیم سهون پولی نداشت که به جونگ سوک بده،از طرفی خودش به تنهایی کلی بدهی داشت،اون موقع بود که دعوای این دوتا شروع شد،طلبکارای سهون با جونگ سوک همکاری کردن و...
~=تهیونگ یهو ساکت شد،احساس میکرد اگه بیشتر از این حرف بزنه،بغض توی گلوش میشکنه و میزنه زیر گریه...جونگ کوک که تمام مدت به حرف های تهیونگ با دقت خیلی بالایی گوش میکرد،و هر ثانیه از گذشته پدر مادراشون با هم خیلی بیشتر شوکه میشد،ناگهان متوجه شد تهیونگ دیگه ادامه نمیده...
+هی،تهیونگ،حالت خوبه؟
_«با صدای ضعیف»آره خوبم!
~=جونگ کوک که فهمیده بود تهیونگ چرا دیگه ادامه نمیده،درکش کرد و فهمید شاید آدامش براش خیلی غم انگیزه،برای همین نمیخواد آدامشو بگه،میدونست یه چیز باید خیلی غم انگیز باشه که بزرگ ترین مافیای آسیا رو به گریه بندازه،برای همین خیلی یهویی رفت و تهیونگ رو بغل کرد،تهیونگ که شوکه شده بود،ولی با این حال اونم جونگ کوکو بغل کرد و اشک توی چشماش جمع شد،جونگ کوکم این موضوع رو فهمید و بیشتر تهیونگ رو توی آغوش گرم خودش فشرد...
#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#فیک#فیک_بی_تی_اس
♡𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤♡
«12»
_بعد از یه مدت کم هم شرکت J&S هم به باد رفت و اونا هم ورشکست شدن،جئون جونگ سوک از کیم سهون تموم پولی که اون زمان بهش داده رو درخواست کرد و گفت هرچه سریع تر باید اون پول روبده،اما کیم سهون پولی نداشت که به جونگ سوک بده،از طرفی خودش به تنهایی کلی بدهی داشت،اون موقع بود که دعوای این دوتا شروع شد،طلبکارای سهون با جونگ سوک همکاری کردن و...
~=تهیونگ یهو ساکت شد،احساس میکرد اگه بیشتر از این حرف بزنه،بغض توی گلوش میشکنه و میزنه زیر گریه...جونگ کوک که تمام مدت به حرف های تهیونگ با دقت خیلی بالایی گوش میکرد،و هر ثانیه از گذشته پدر مادراشون با هم خیلی بیشتر شوکه میشد،ناگهان متوجه شد تهیونگ دیگه ادامه نمیده...
+هی،تهیونگ،حالت خوبه؟
_«با صدای ضعیف»آره خوبم!
~=جونگ کوک که فهمیده بود تهیونگ چرا دیگه ادامه نمیده،درکش کرد و فهمید شاید آدامش براش خیلی غم انگیزه،برای همین نمیخواد آدامشو بگه،میدونست یه چیز باید خیلی غم انگیز باشه که بزرگ ترین مافیای آسیا رو به گریه بندازه،برای همین خیلی یهویی رفت و تهیونگ رو بغل کرد،تهیونگ که شوکه شده بود،ولی با این حال اونم جونگ کوکو بغل کرد و اشک توی چشماش جمع شد،جونگ کوکم این موضوع رو فهمید و بیشتر تهیونگ رو توی آغوش گرم خودش فشرد...
#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#فیک#فیک_بی_تی_اس
۷.۰k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.