وی ادمین
وی ادمین
جیا با اثترس ب جونگ کوک نگا کرد ولی هیچ حرکت عصبی از جونگ کوک ندید ب اتاق نگا کرد که تمیزو مرتب بود تهیونگ وسعت تخت خوابیده بود
کوک: این که خوابه
کوک: تهیونگ .....تهیوووونگگ
ته: هوم ( خابالوو
مود جیا:😑😐
کوک: سوال داشتم ازت
ته: وایسا بیدار شمم ( خالالوو
کوک: اوکی
جیا انقدر از اینکه تهیونگدبیخیاله و خودش داره حرص میخوره عصبی بود که پرید سمت تختتت
جیا: بی فانوسی عوضی چجور تو ایم وضعیت ارومیو میخواببیی پاششووو
تهیونگ خابالود رو تخت نشست
جیا: خیلی گاوییی( خودتیی منگول )
ته: چته خووو
جیا اگه ی وقتت اتاقت ....
ته: تمیزه که
جیا: نفهمیی نمیفهمی چرا؟
ته: خوب چی از جونگ کوک میترسی بفهمه کرد..............
وقتی داشت کلمه اخرو میگفت
جیا خواست جلوشو بگیره که جلوی جونگوکوک نگه
یدفعه پردیدو لباشو گزاشت رو لبای تهیونگو انداختش رو تخت
کوک:
جیا با اثترس ب جونگ کوک نگا کرد ولی هیچ حرکت عصبی از جونگ کوک ندید ب اتاق نگا کرد که تمیزو مرتب بود تهیونگ وسعت تخت خوابیده بود
کوک: این که خوابه
کوک: تهیونگ .....تهیوووونگگ
ته: هوم ( خابالوو
مود جیا:😑😐
کوک: سوال داشتم ازت
ته: وایسا بیدار شمم ( خالالوو
کوک: اوکی
جیا انقدر از اینکه تهیونگدبیخیاله و خودش داره حرص میخوره عصبی بود که پرید سمت تختتت
جیا: بی فانوسی عوضی چجور تو ایم وضعیت ارومیو میخواببیی پاششووو
تهیونگ خابالود رو تخت نشست
جیا: خیلی گاوییی( خودتیی منگول )
ته: چته خووو
جیا اگه ی وقتت اتاقت ....
ته: تمیزه که
جیا: نفهمیی نمیفهمی چرا؟
ته: خوب چی از جونگ کوک میترسی بفهمه کرد..............
وقتی داشت کلمه اخرو میگفت
جیا خواست جلوشو بگیره که جلوی جونگوکوک نگه
یدفعه پردیدو لباشو گزاشت رو لبای تهیونگو انداختش رو تخت
کوک:
۱۴.۴k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.