وی جیا

وی جیا
خلاصه ساکت شدم
کوک: هیچ وقت کم نمیاوردی چیشده ادم شدی
جیا: ولش بیخیال
سرمو انداختم‌پایینو عین بچه ادمیزاد غذارو تخیدم
ظرفو گزاشتم تو ظرف شویی خواستم خارج شم
کوک ؛وایسا
جیا: هوم
کوک: تو این زمانی که نبودم اتفاقی افتاده؟
جیا: نج
کوک: شده هم تو هم تهیونگ عوض شدید
جیا: ن نشدهه
کوک کزدیکم امدم با ی دست منو بین دیوار زندانی کرد
صورتشو نزدیکم کرد
کوک: منکه اخر میفهمم اون موقعه تو میمونیو من
خودشو نزدیتر کرد و
انگشتشو تحر/یک وار رو لبم میکشید
کوک: فعلا بیبی گرل
گفتو رفت
الان میتونید لقب بد بخت ترین ادم جهانو بم‌بدید ب چوخ رفتم
با دوتا سادیسمی تو ی خونه زندگی میکنم
یعنی برم‌ب جونگ کوک بگم چیشده؟
ن ن اصلا تو کهومیدونی عواقبش چیه
یا برم ب تهیونگ بگم‌جونگوکوک چیکارم قرارخ بکنه
ن ن ن ن ن اصلا
خدایا دیوونه شدم
ولی دلم برا اون زمانی که بم محل نمیدادن تنگ‌شده😭😭
دیدگاه ها (۵)

ویو جونگ کوک از وقتی پامو گزاشتم خونه یچی عجیب بود حس تهیونگ...

وی ادمین جیا با اثترس ب جونگ کوک نگا کرد ولی هیچ حرکت عصبی ا...

وی جیا از اتاق امدم بیرون رو رفتم تا ی چی بخورم که جونگ کوکم...

ویو تهیونگ رفتم پیش جونگ کوک کوک: انقدر خستم که دارم جووون م...

پارت ۶انچه گذشت: کارام خیلی طول کشید وقتی امدم خونه دیدم که....

Embrace of the mafia

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط