shentiya

بغ کرده مترسک سر جالیزم

بغ کرده مترسک سر جالیزم
از غصه ی بی همنفسی لبریزم
خش خش همه برگهای آذر هم ریخت
دلتنگ خداحافظی پاییزم
دیدگاه ها (۵)

یلدای نگاهت را پایانی نیست...غزلواره ی زیبای چشمانتابدیتی ست...
shentiya

۶۲

...و برای کســی که دلش گرفته است ؛تنها سهمِ کوچکی از آسمان گ...
shentiya

۵۹

خواب اگر نبود چقدر آدم ها دق می‌کردندهمان‌هایی ک به عشقِ دید...
shentiya

۶۸

.حرفهایی‌ست بینِ برگهاحرفهایی‌ست بین خط هاحرفهایی مانده در د...
shentiya

۶۳

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...
taherimohammd1348

۲

هفته‌ی پیش که داشتم میرفتمهمدان، اتفاقی هم دانشگاهیم که مهاج...
amirali_kurd_tanha

۲۰۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط