پارت ۵۱
پارت ۵۱
♤ اون روز واقعا اون کارو انجام دادی ؟
♧اون فقط یه خطای دید بود نظرت چیه اول تو داستانت رو تعریف کنی ؟ و بعد من بگم ؟
بعد این حرف هوپی شروع کرد به تعریف کردن
♤واقعا میخواستم بدونم اون روز چه اتفاقی افتاده یادمه تو به من پیام دادی که
فلش بک*
اون روز یونگی به جیهوپ پیام داده بود تا بالاخره بعد از چند سال دوستی اعتراف کنه که دوسش داره اما جیهوپ بعد از اینکه به محل رفت با دیدن اینکه جولیا در حال بوسیدن یونگیه فقط یک حرف زد
♤پیشی تو این کارو نمیکردی ولی کردی
بعد این حرف بدون توجه به حرف های یونگی راهشو کشید و رفت اون نابود شده بود تمام عشقش از بین رفته بود و کسی که پیشش احساس آرامش می کرد بهش از پشت خنجر زده بود هوپی چون با آهنگ اروم میشد رفت و دیجی شد و موفق هم شد:)
پایان فلش بک*
یونگی پوزخندی زد جولیا واقعا نقطه درستی رو انتخاب کرده بود
♧تودتو نقطه ای وایساده بودی که همه چیز رو اشتباه میدیدی
هوپی سرش رو بالا گرفت
♤چی؟
♧خیلی خب بزار من حرف بزنم و تو تصمیم بگیر حرف من راسته یا چیزی که تو دیدی درسته اون روز جولیا به من پیام داده بود
فلش بک*
جولیا از کسی پیغامی دریافت کرد که باید جلوی اعتراف یونگی به هوپی رو بگیره و بابتش پول زیادی بهش پرداخت میشه اونم قبول کرد فقط چون میخواست هوپی مال یونگی نباشه پس زودتر از هوپی به محل قرار رفت اول شروع کرد در مورد یه سری چیزای مزخرف صحبت کردن تا بره سر اصل مطلب
○میدونی واقعا برام سخته دارو های مامانم هیچ جا پیدا نمیشه
♧میتونم درک کنم اگه بتونم از بابام می خوام که حتما برات یه چیزی پیدا کنه
جولیا با دیدن سایه ی یک نفر که داره نزدیک میشه و با دونستن اینکه هوپیه صورت یونگی رو سمت خودش برگردونه تو حالتی که انگار یونگی در حال بوسیدنه جولیاست
/واقعا خیلی ممنونم برات جبران می کنم
♧نیازی ........
میخواست حرفش رو بزنه اما با شنیدن صدای جیهوپ و بعد رفتنش بدون اهمیت دادن به جولیا دنبالش رفت ولی خب جیهوپ با موتورش رفت حتی به حرف یونگی گوش نداد
پایان فلش*
♤ببخشید
♧اشکالی نداره اگر منم تو اون موقعیت بودم اشتباه فکر میکردم مهم اینه که بعد از این همه سال هنوز هم دوستم داری
♤آره
جین وسط دنیای عاشقانه اون دوتا پرید
÷شاید باورت نشه ولی کلی عکس ازت تو اتاقش داره به خصوص گیتار مورد علاقت رو هم داره
بعد این حرف جیهوپ خاست چیزی سمت جین پرتاب کنه اما هیچی اطرافش نبود البته اطرافش بود هم پرت نمیکرد
÷جرات داری منو بزن پلیس خبر میکنم
بعد این حرف یک لحظه جرقه خیلی بزرگی توی سر جیهوپ زد و بعدش لعنتی بلندی گفت ....
♤ اون روز واقعا اون کارو انجام دادی ؟
♧اون فقط یه خطای دید بود نظرت چیه اول تو داستانت رو تعریف کنی ؟ و بعد من بگم ؟
بعد این حرف هوپی شروع کرد به تعریف کردن
♤واقعا میخواستم بدونم اون روز چه اتفاقی افتاده یادمه تو به من پیام دادی که
فلش بک*
اون روز یونگی به جیهوپ پیام داده بود تا بالاخره بعد از چند سال دوستی اعتراف کنه که دوسش داره اما جیهوپ بعد از اینکه به محل رفت با دیدن اینکه جولیا در حال بوسیدن یونگیه فقط یک حرف زد
♤پیشی تو این کارو نمیکردی ولی کردی
بعد این حرف بدون توجه به حرف های یونگی راهشو کشید و رفت اون نابود شده بود تمام عشقش از بین رفته بود و کسی که پیشش احساس آرامش می کرد بهش از پشت خنجر زده بود هوپی چون با آهنگ اروم میشد رفت و دیجی شد و موفق هم شد:)
پایان فلش بک*
یونگی پوزخندی زد جولیا واقعا نقطه درستی رو انتخاب کرده بود
♧تودتو نقطه ای وایساده بودی که همه چیز رو اشتباه میدیدی
هوپی سرش رو بالا گرفت
♤چی؟
♧خیلی خب بزار من حرف بزنم و تو تصمیم بگیر حرف من راسته یا چیزی که تو دیدی درسته اون روز جولیا به من پیام داده بود
فلش بک*
جولیا از کسی پیغامی دریافت کرد که باید جلوی اعتراف یونگی به هوپی رو بگیره و بابتش پول زیادی بهش پرداخت میشه اونم قبول کرد فقط چون میخواست هوپی مال یونگی نباشه پس زودتر از هوپی به محل قرار رفت اول شروع کرد در مورد یه سری چیزای مزخرف صحبت کردن تا بره سر اصل مطلب
○میدونی واقعا برام سخته دارو های مامانم هیچ جا پیدا نمیشه
♧میتونم درک کنم اگه بتونم از بابام می خوام که حتما برات یه چیزی پیدا کنه
جولیا با دیدن سایه ی یک نفر که داره نزدیک میشه و با دونستن اینکه هوپیه صورت یونگی رو سمت خودش برگردونه تو حالتی که انگار یونگی در حال بوسیدنه جولیاست
/واقعا خیلی ممنونم برات جبران می کنم
♧نیازی ........
میخواست حرفش رو بزنه اما با شنیدن صدای جیهوپ و بعد رفتنش بدون اهمیت دادن به جولیا دنبالش رفت ولی خب جیهوپ با موتورش رفت حتی به حرف یونگی گوش نداد
پایان فلش*
♤ببخشید
♧اشکالی نداره اگر منم تو اون موقعیت بودم اشتباه فکر میکردم مهم اینه که بعد از این همه سال هنوز هم دوستم داری
♤آره
جین وسط دنیای عاشقانه اون دوتا پرید
÷شاید باورت نشه ولی کلی عکس ازت تو اتاقش داره به خصوص گیتار مورد علاقت رو هم داره
بعد این حرف جیهوپ خاست چیزی سمت جین پرتاب کنه اما هیچی اطرافش نبود البته اطرافش بود هم پرت نمیکرد
÷جرات داری منو بزن پلیس خبر میکنم
بعد این حرف یک لحظه جرقه خیلی بزرگی توی سر جیهوپ زد و بعدش لعنتی بلندی گفت ....
۷.۹k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.