جنون در یک لحظه

《جنون در یک لحظه 》
Part2
به قلم:Law Winslet

از زمانی که گفتن باید منتقل شم تا خود امدنش به حباب شما 07 دارم فکر می کنم چرا من؟
من که با جفتم اوکی بودم، و خب درسته من جفتم الکس خیلی خوب باهم کنار میومدیم...
...: تو شماره 31 چویا ناکاهارا هستی؟
کسی که چویا خطاب شده بود به مرد رو به روش نگاهی انداخت و با کمی مکث گفت: آره من چویا ناکاهارا هستم و شما؟
طرف لبخند مصنوعی زد گفت: من موری اوگای هستم سرپرست حباب شماره 07 خوش امدی چویا-کون.
چویا: خیلی عجیبه که سرپرست یه حباب بیاد تا خوش آمد بگه اونم به یه بیکاسور.
موری: اوه درسته چویا-کون من فقط واسه خوش آمد گویی نیومدم طبق انتظارم زیرکی...
چویا:چیز هست که باید بدونم؟
موری دستش رو روی شونه ام گذاشت گفت: چویا-کون جفتت داخل حباب شماره 07 دازای اوسامو عه شاید با خودت فکر کنی چرا دارم اینا رو میگم وقتی که سرپرست ها می تونستن بهت بگن نه من درسته؟
چویا: درسته
موری: خب شاید باورت نشه ولی اون تنها بیکاسور هست که بیوکر مخصوص به خودش رو داره.
چویا: چی منظورتون از مخصوص بهش چیه؟
موری: همون جور که می دونی بیوکر ها با انرژی دو انسان کار می کنه و اون بیوکر فقط یه بخشش با انرژی دازای کار می کنه، برای همین پیدا کردن تیکه پازل بعدی سخته.
چویا همین طور که به موری با تعجب زل زده بود گفت: تیکه پازل؟
موری: درسته تیکه پازل یعنی جفت مناسب هم برای دازای-کون و هم بیوکر دازای هر هفته مجبور به عوض شدن بیکاسور می کنه از اون جایی که تو بهترین بیکاسور حباب شماره 13 ازت می خوام دو هفته با دازای کنار بیای طبق دیده شده های گشت زنی ویپرول های زیادی نزدیک حباب شماره 07 دیده شده و حباب شماره 07 فعلا با تو دازای جفت جدید 5 تا بیوکر بیشتر این حباب نداره، اگه نتونستی تحمل کنی بعد دو هفته به حباب خودت بر می گردی این یه پیشنهاد نیست این یه دستوره متوجهی؟
چویا با کمی مکث و دودلی گفت: بله موری-سان

این داستان ادامه دارد...
#سوکوکو
#فن_فیک
دیدگاه ها (۴)

《جنون در یک لحظه》Part3به قلم:Law Winslet اودا: من اوداسکو هس...

#madness_in_an_instant #part4 به قلم:Law Winslet اوداسکو: خب...

《جنون در یک لحظه》Part1به قلم: Law Winslet سرنوشت آغازی است ک...

چگونه کسی را که ندیدی می توانی ببوسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط