Season Nightmare of Love

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️
Part 97



یونگی: منو فروختی خواهری؟
سویون: نوچ
جیمین: داداش تا وقتی همچین شوهر خوشگل و جنتلمنی داره چرا باید بیاد از تو حمایت کنه؟
سویون: جیمینا...نگو داداشمو
یونگی: خوردی؟....حالا هستشو تف کن
جیمین: خوبه خوبه....برید بیرون میخوام بخوابم
یونگی: بیخود
جیمین خوابید ملافه رو تا بناگوش بالا کشید که یونگی به طرفش رفت و ملافه رو از روش کشید
یونگی: تنت می‌خواره پارک؟
جیمین: ببند مین
یونگی: بلند شد تا بلندت نگردم پارک
جیمین: کاری نکن بندازمت بیرون مین
یونگی: بنداز...من که از خدامه حداقل دیگه مجبور نیست صبح ها بیام اینجا جوجه رنگی بیدار کنم
جیمین: ساکت پیشی....
سویون: عه پس یکی دیگه غیر من هست که بهت میگه پیشییییییی
جیمین از کمی از روی تختش بلند شد
جیمین: تو هم؟
سویون: اهوم
یونگی: خدایااااااااا....یکی کم بود دوتا شدن
سویون: پیشی عصبی نشو پیر میشی
جیمین: 😂😂
سویون:😂😂😂
یونگی: می‌بندید یا ببندم براتون...🤨😐
پادشاه: چرا انقدر اذیتش میکنید😂
همه از جاشون بلند شدن و به طرف پادشاه برگشت سویون و جیمین که به زور خنده هاشون رو کنترل می‌کردن تعظیمی کردن
پادشاه: اگه قراره پیر بشه شما دوتا پیرش میکنید
یونگی: هعی چه میشه کرد...
پادشاه: خوبه مرخصش کنم بره؟
یونگی: آره...خیلی خوبه
جیمین: نه....این کارو نمیکنی پدر
پادشاه: پس انقدر اذیتش نکنی
سویون و جیمین: چشم سرورم



....
ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۰)

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 98پادشاه: حالا هم به حر...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 99یونگی ساکت شد و پادشا...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 96سویون: وقتی تصمیم به ...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 95جیمین در حالی که سویو...

¹⁸پارت²my month

فیک : اما من عاشقتم پارت ۳ همه ی پلیسا دورشون محاصره شدن تفن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط