خون آشام وحشی من

خون آشام وحشی من


_آخه چرا؟
+نمی‌تونستم بگم خب
_خجالت نکش خب الان بیا بغلم
+نمیشه وسط مدرسه
_خب بیا بریم خونه
+تازه زنگ سومه ساعت ۹
_خب درد داری
+من درد دارم تو چی میخوای بگی؟
_ یادت رفته من خون آشامم
+خب باشه برم اجازه بگیرم بی...
_(چون خون‌آشام سریع رفت و ده دقیقه بعد برگشت)
_خب بیا بریم
+بریم

ویو تهیونگ
آخه الان میخواد بره خونه تنها چیکار کنه مامانش که رفته سرکار آبجی هاشم مدرسه آن وایی تهیونگ به خودت بیا خودم پیشش میمونم رسیدیم دیگه

+(در خونه رو باز کرد)
_بخواب برات مسکن و کیسه آبگرم بیارم
+باشه(رفت تو اتاقش خوابید)
_(برد براش)بیب...
+(خواب)

ویو تهیونگ
کیسه رو گذاشتم رو شکمش و کنارش دراز کشیدم و سیاهی........

ساعت ۱۱

_ا/ت بیدارشو
+هوم
_بیا این قرص رو بخور
+بده من(خورد)
_خب...پاشو بریم دنبال لینا لیسا
+هنوز زوده
_باشه بخواب

ساعت ۱۱:۴۵

ویو تهیونگ
خودم رفتم دنبال لینا و لیسا و آوردمشون خونه ا/ت هنوز خواب بود

لیسا:میتونی بری الان دیگه ما هستیم
لینا:برای اولین بار باهاش موافقم
_خدافظ

(تهیونگ رفت)

لیسا:لینا بیا باهم خوب باشیم
لینا:باشه
لینا و لیسا:(بغل)
دیدگاه ها (۲)

لیسا:ا/ت خوابه؟لینا:نمیدونم من میرم تو اتاقم (رفت)ویو لیسا ر...

لیسا : بیاین بخورین من سیرم_منم گرسنه نیستم چرا؟_همینجوری چ...

+میشه ولم کنی _نچ+تهیونگ (حرصی)_باشه باشه باشه (ولش کرد)-دیل...

ادامه مکالمه تلفنی +چرا اومدی؟_چرا نیام؟+اگه مامانم میفهمید ...

پارت ۲۱ فیک دور اما آشنا

فیک جدید اسم رمان: نجات پروانهمعرفی شخصیت ها: تهیونگ، جونکوک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط