نازپروردهای و درد نمیدانی چیست

نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست

گریۀ ممتد یک مرد نمی‌دانی چیست

روی پوشاندی و پوشاندن این ماه تمام

آنچه با اهل زمین کرد نمی‌دانی چیست

در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز

ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست

شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس !

آنچه غم بر سرم آورد نمی‌دانی چیست

گفتم از عشق تو دلخون شده‌ام، خندیدی

نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
دیدگاه ها (۱)

دختر ِ خیام! یک جرعه شرابم #میدهی؟ دزدکی بابا نفهمد شعر ِ نا...

نمی‌رنجم اگر کاخ ِمرا ویرانه می‌خواهدکه راه ِعشق، آری، طاقتی...

پشتم از بار غمت خم گشت، بارم را بگیراز فشار زندگی مُردم، فشا...

بغض دارد سینه ام حال سه تارم خوب نیستهرکه هستی دور باش اینجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط