مالکیت خونین p f

مالکیت خونین p28 f4

ناگهان صدای پلیسارو شنیدن . نرا و شیزوکو با ترس به هم نگاه کردن .
در زدن : آهای . کسی اینجا هست ؟
همشون با سرعت به سمت در پشتی رفتن اما پلیس زودتر درو باز کرد : شما ۳ نفر بدلیل همدستی با باند خلافکار و تیراندازی دستگیرید . دستاتونو بالا بگیرید
شیزوکو و نرا با ترس دیتاشونو بالا گرفتن و ری هم سریع دستاشو بالا گرفت
پلیس : شما باید با ما بیاید
نرا : اما ما فقط داشتیم لز خودمون دفاع میکردیم
پلیس‌ها بدون توجه به حرفشون، اونا رو به سمت ماشین پلیس بردن و داخل ماشین نشوندن. نرا احساس می‌کرد که قلبش داره از سینه‌اش بیرون می‌زنه. شیزوکو با نگرانی گفت: «ما چه کار کنیم؟»
نرا : نمیدونم . فقط باید صب کنیم ببینیم چه اتفاقی میوفته
ری یه مشت به صندلی زد : لعنتی ....
شیزوکو : ببخشید ری ....
ری : ببخشم ؟! الان ازم میخوای ببخشم ؟ میدونی اگه بفهمن پای هممون لبِ داره ؟
شیزوکو سرشو پایین گرفت .
نرا : ری ... ساکت باش تا ببینیم چه غلطی کنیم
ری با چشمای اشکی داد زد : نمیخوام اروم باشم . تنها چیزی میخوام ازادی ای بود که تو خونه داشتم و تو اومدیو گند زدی توش
نرا با حرص چشم غره ای به ری کرد
کرم داشتم از قصدی کوتاه نوشتم 😂