Part 24
Part 24
deep wound = زخم عمیق
۲ هفته بعد :
از زبان ا/ت
روزا برام تکراری شدن ، از همه چی خسته شدم
حتی جونگکوک یبارم به دیدنم نیمد ، منم دیگه منتظر نیستم ، منتظر هیچکس نیستم
البته طبیعیم هست ، آقا الان با عشقشون مشغول خوش گذرونین اصن منو یادشون نیست
دوباره کسی اومد تو ، این دفعه سانگ وو نبود یه پسر دیگه بود
(علامت سوهو!)
#سوهو اونجایی؟
!بله رییس
پس اسمش سوهو بود ، به هر حال علاقه ای ندارم راجبش بدونم
بلاخره ساکت نموندم و گفتم :
+به اون رئیس آشغالت بگو بیاد کارش دارم
!بهتره حرف زدنتو درست کنی اگه جونتو دوست داری
+هه ، داری منو میترسونی الان؟
!میتونی اینجوری فکر کنی
+هر غلطی دلت میخواد بکن منم هرجوری دلم بخاد باهات صحبت میکنم ، چون دیگه از هیچی نمیترسم هیچی برام مهم نیست
سوهو با نگاه خشمگین و قیافه ی ترسناک داشت میومد سمتت با یه دستش موهاتو گرفت و اون یکی دستشو گذاشت رو سینت که لرزشی توی بدنت ایجاد شد ولی به روی خودت نیاوردی
نمیدونستی میخاد چیکار کنه ولی با صدایی ازت جدا شد
#ولش کن
!ببخشید قربان
#شیطونی کردی لیدی؟
با اخم بهش فهموندی که درست صحبت کنه
#اووووو چه خشونت بهش میااااد
+دهنتو ببند و به اون جونگکوک عوضی بگو اگه خوش گذرونیاش با عشقش تموم شده بیاد کارش دارم
با این حرفت چهره سانگ وو تغییر کرد و حالت سوالی به خودش گرفت
#سوهو بیا بیرون کارت دارم
!چشم قربان
از در رفتن بیرون و......
deep wound = زخم عمیق
۲ هفته بعد :
از زبان ا/ت
روزا برام تکراری شدن ، از همه چی خسته شدم
حتی جونگکوک یبارم به دیدنم نیمد ، منم دیگه منتظر نیستم ، منتظر هیچکس نیستم
البته طبیعیم هست ، آقا الان با عشقشون مشغول خوش گذرونین اصن منو یادشون نیست
دوباره کسی اومد تو ، این دفعه سانگ وو نبود یه پسر دیگه بود
(علامت سوهو!)
#سوهو اونجایی؟
!بله رییس
پس اسمش سوهو بود ، به هر حال علاقه ای ندارم راجبش بدونم
بلاخره ساکت نموندم و گفتم :
+به اون رئیس آشغالت بگو بیاد کارش دارم
!بهتره حرف زدنتو درست کنی اگه جونتو دوست داری
+هه ، داری منو میترسونی الان؟
!میتونی اینجوری فکر کنی
+هر غلطی دلت میخواد بکن منم هرجوری دلم بخاد باهات صحبت میکنم ، چون دیگه از هیچی نمیترسم هیچی برام مهم نیست
سوهو با نگاه خشمگین و قیافه ی ترسناک داشت میومد سمتت با یه دستش موهاتو گرفت و اون یکی دستشو گذاشت رو سینت که لرزشی توی بدنت ایجاد شد ولی به روی خودت نیاوردی
نمیدونستی میخاد چیکار کنه ولی با صدایی ازت جدا شد
#ولش کن
!ببخشید قربان
#شیطونی کردی لیدی؟
با اخم بهش فهموندی که درست صحبت کنه
#اووووو چه خشونت بهش میااااد
+دهنتو ببند و به اون جونگکوک عوضی بگو اگه خوش گذرونیاش با عشقش تموم شده بیاد کارش دارم
با این حرفت چهره سانگ وو تغییر کرد و حالت سوالی به خودش گرفت
#سوهو بیا بیرون کارت دارم
!چشم قربان
از در رفتن بیرون و......
۶۳.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.