پارت 73 زندگی با بی تی اس
پارت 73 زندگی با بی تی اس
صبح روز بعد
جین ویو
از خواب بیدار شدم سوگل خواب بود پتو رو روش کشیدم و اروم از جام بلند شدم و از اتاق خارج شدم
از پله ها اومدم پایین یه نگاه به کل خونه انداختم هیچکس نبود
جین : چرا هیچکس بیدار نیست مگه ساعت چنده
بعد گفتن این حرف یکی از پشت سر بادیه چیزی کوبوند تو سرم و از هوش رفتم
جیمین : محکم زدیش
جیهوپ: گفتم یه جوری بزن که بشه گرفتش نگفتم بزن بکشش
شوگا: یکی بره ببینه نفس میکشه یا نه
تهیونگ اومد بالا سرم
تهیونگ : هیونگ خوبی
دستش رو گرفت حلو دماغم
تهیونگ : نفس بکشه
جونگ کوک در حالی که مایتابه تو دستش رو انداخت زمین گفت
جونگ کوک : خب بیاید کمک ببریمش رو مبل بخوابونیمش
اعضا بلندم کردن و گذاشتنم رو تخت
نیم ساعت بعد
تهیونگ : چرا بیدار نمیشه
جونگ کوک : فکر کنم یکم محکم زدم
شوگا : یکم محکم زدی، ناقصش کردی که
نامجون در رو باز کرد و اومد تو خونه
با تعجب به مبل نگاه کرد
نامجون : چه خبره اونجا
جیهوپ : ها هیچی
نامجون : هیچی ینی چی ، جین و سوگل کجان
جیمین : سوگل خوابه
شوگا : جین هیونگ عععع چیزه
نامجون : جین چیشده، چی پشت مبل قایم کردید اینجوری جلوش وایسادید
تهیونگ :هیچی قایم نکردیم
نامجون : برید کنار
اعضا با تردید رفتن کنار
نامجون : چیکارش کردید
اومد بالاسرم
نامجون : چه بلایی سرش اوردید
جونگ کوک: چیزه اممم خب امروز صبح داشتیم دوربینارو چک میکردیم دیدیم دوربین اتاق جین هیونگ قطع شده
نامجون : بعدش
تهیونگ : هیچی دیگه منتظر موندیم تا جین هیونگ از خواب بیدار بشه و با مایتابه اروم بکوبیم تو سرش ..
نامجون : وایسا ببینم الان شماها بخاطر اینکه دوربین اتاقش قطع شده با مایتابه کوبیدید تو سرش
جیمین : ما ننکوبیدیدم کوک کوبوند
نامجون : حالا هرکی کوبوند اصا چرا کوبوندید تو سرش مایتابه رو
جیهوپ : میخواستیم بگیریمش تا ازش بپرسیم چرا دوربین اتاقش قطعه
نامجون : دیوونه این خب مثل ادم میپرسیدید
در حالی که دستم رو پشت سرم گذاشته بودم و ماساژش میدادم چشمامو باز کردم
جین : کار کدوم کره خری بود
صبح روز بعد
جین ویو
از خواب بیدار شدم سوگل خواب بود پتو رو روش کشیدم و اروم از جام بلند شدم و از اتاق خارج شدم
از پله ها اومدم پایین یه نگاه به کل خونه انداختم هیچکس نبود
جین : چرا هیچکس بیدار نیست مگه ساعت چنده
بعد گفتن این حرف یکی از پشت سر بادیه چیزی کوبوند تو سرم و از هوش رفتم
جیمین : محکم زدیش
جیهوپ: گفتم یه جوری بزن که بشه گرفتش نگفتم بزن بکشش
شوگا: یکی بره ببینه نفس میکشه یا نه
تهیونگ اومد بالا سرم
تهیونگ : هیونگ خوبی
دستش رو گرفت حلو دماغم
تهیونگ : نفس بکشه
جونگ کوک در حالی که مایتابه تو دستش رو انداخت زمین گفت
جونگ کوک : خب بیاید کمک ببریمش رو مبل بخوابونیمش
اعضا بلندم کردن و گذاشتنم رو تخت
نیم ساعت بعد
تهیونگ : چرا بیدار نمیشه
جونگ کوک : فکر کنم یکم محکم زدم
شوگا : یکم محکم زدی، ناقصش کردی که
نامجون در رو باز کرد و اومد تو خونه
با تعجب به مبل نگاه کرد
نامجون : چه خبره اونجا
جیهوپ : ها هیچی
نامجون : هیچی ینی چی ، جین و سوگل کجان
جیمین : سوگل خوابه
شوگا : جین هیونگ عععع چیزه
نامجون : جین چیشده، چی پشت مبل قایم کردید اینجوری جلوش وایسادید
تهیونگ :هیچی قایم نکردیم
نامجون : برید کنار
اعضا با تردید رفتن کنار
نامجون : چیکارش کردید
اومد بالاسرم
نامجون : چه بلایی سرش اوردید
جونگ کوک: چیزه اممم خب امروز صبح داشتیم دوربینارو چک میکردیم دیدیم دوربین اتاق جین هیونگ قطع شده
نامجون : بعدش
تهیونگ : هیچی دیگه منتظر موندیم تا جین هیونگ از خواب بیدار بشه و با مایتابه اروم بکوبیم تو سرش ..
نامجون : وایسا ببینم الان شماها بخاطر اینکه دوربین اتاقش قطع شده با مایتابه کوبیدید تو سرش
جیمین : ما ننکوبیدیدم کوک کوبوند
نامجون : حالا هرکی کوبوند اصا چرا کوبوندید تو سرش مایتابه رو
جیهوپ : میخواستیم بگیریمش تا ازش بپرسیم چرا دوربین اتاقش قطعه
نامجون : دیوونه این خب مثل ادم میپرسیدید
در حالی که دستم رو پشت سرم گذاشته بودم و ماساژش میدادم چشمامو باز کردم
جین : کار کدوم کره خری بود
۱۰.۴k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.