چند پارتی
#چند_پارتی
#درخواستی
«وقتی باهات کات کرد و میفهمی ازش بارداری»
p¹.
چطور تونست این کار رو باهام بکنه به همین راحتی عشقش تموم شد یعنی آوردن اون کلمه واسش درد نداشت
«فلش بک به چند ساعت پیش»
منتظر تهیونگ بودم که بیاد یعنی چه چیز مهمی می خواد بهم بگه.
داشتم فکر می کردم که در کافه باز شد چشمام رو به سمت در دادم و با تهیونگ مواجه شدم دستی با لبخند براش تکون دادم که اومد کنارم نشست
+ سلام چطوری
با سردی تمام جواب داد
_خوبم
از لحن سردش متوجه شدم ی اتاقی قراره بیفته
+چیزی شده چی می خواستی بهم بگی
_زیاد کشش نمیدم بیا کات کنیم «سرد
+چ..چی گفتی «بغض
_کری نشنیدی گفتم بیا کات کنیم و تمام نظر تو هم اصلا برام مهم نی«سرد داد
بعد آوردن این کلماتی که برام مرگ بار بود از کافه رفت بیرون و من موندم هزار تا فکر
+چی شد
+چه اتفاقی افتاد
+اون الان چی گفت
با دلی شکسته و چشمای گریون از کافه خارج شدم سوار ماشین شدم و به سمت بالا ترین نقطه شهر رفتم
«ویو حال»
جیغی بلند کشیدم و همینجوری گریه می کردم چرا چرا تنهام گذاشت
ی قدم جلو رفتم که........
#فیک
#چند_پارتی
#کیم_تهیونگ
#بی_تی_اس
#تک_پارتی
#درخواستی
«وقتی باهات کات کرد و میفهمی ازش بارداری»
p¹.
چطور تونست این کار رو باهام بکنه به همین راحتی عشقش تموم شد یعنی آوردن اون کلمه واسش درد نداشت
«فلش بک به چند ساعت پیش»
منتظر تهیونگ بودم که بیاد یعنی چه چیز مهمی می خواد بهم بگه.
داشتم فکر می کردم که در کافه باز شد چشمام رو به سمت در دادم و با تهیونگ مواجه شدم دستی با لبخند براش تکون دادم که اومد کنارم نشست
+ سلام چطوری
با سردی تمام جواب داد
_خوبم
از لحن سردش متوجه شدم ی اتاقی قراره بیفته
+چیزی شده چی می خواستی بهم بگی
_زیاد کشش نمیدم بیا کات کنیم «سرد
+چ..چی گفتی «بغض
_کری نشنیدی گفتم بیا کات کنیم و تمام نظر تو هم اصلا برام مهم نی«سرد داد
بعد آوردن این کلماتی که برام مرگ بار بود از کافه رفت بیرون و من موندم هزار تا فکر
+چی شد
+چه اتفاقی افتاد
+اون الان چی گفت
با دلی شکسته و چشمای گریون از کافه خارج شدم سوار ماشین شدم و به سمت بالا ترین نقطه شهر رفتم
«ویو حال»
جیغی بلند کشیدم و همینجوری گریه می کردم چرا چرا تنهام گذاشت
ی قدم جلو رفتم که........
#فیک
#چند_پارتی
#کیم_تهیونگ
#بی_تی_اس
#تک_پارتی
۲۵.۵k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.