🄹🄴🄾🄽
🄹🄴🄾🄽
{کانیا}
توی رستوران نشسته بودیم چندتا پسر هم پشت سر من نشسته بودن چندباری اومدن سمتم و باهام شوخی کزدن و اینا
لیسا: کانیا فردا میای بریم بسزون
کانیا: نه فردا جایی کار دارم
جونگکوک: عشقم میشه بیای پیشم بشینی
کانیا: کوک من روبه روتم
جونگکووک: گفتم بیا کنارم بشین(عصبی و جدی)
م.کوک: پسرم اروم باش چرا دعوا داری
جونگکوک: دخالت نکن
ب.کوک: اوک
رفتم کنار جونگکوک نشستم و از ابمیوه ام نوشیدم که دستی دور کمرم حلقه شد میدونستم جونگکوکه خودمو ازش دور کردم که محکم تر منو سمت خودش کشید
لیسا: داداش من به جای کانیا دردم اومد ولش کن
جونگکوک: یادم رفت اجازه بگیرم ازت کی به همسرم دست بزنم
لیسا:😐
کانیا: جونگکوک ابمیوم ام ریخت روی شلوارت
جونگکوک: اه گندش بزنن قرار بود با این لباسام بیام فرودگاه
کانیا: ببخشید خودت منو کشیدی
لیسا:داداش تو توی همه موارد اینهمه وحشی ای😈
جونگکوک: اهومممم
لیسا: چجوری کمرت سالمه بعدشم کانیا خیلی ظریفه بچم
کانیا: با حرف زدن راجب اینا داره چندشم میشه بحثو عوض کنین
جونگکوک: چشم بیزحمت شلوارمو تمیز کن
کانیا: تمیز کن عزیزم(جدی)
دستمال برداشتم و شروع کردم به تمیز کردن رون پاش
جونگکوک: اوکی بسه بیا بشین
کانیا: اوک
کنارش نشستم و غذامو میخوردم
(فردا صبح)
{جی کی}
یکم پیش رسیدیم کره الان با کانیا انباریم کانبا یا تهیونگ رفته خوراکی بگیره
کانیا: ما اومدیمممم
ته: خوش اومدیممم
جونگکوک: شما دوتا چرا دیر کردین
کانیا: رفتیم یکم دور هم زدیم کار بدس کردیم؟
جونگکوک: اره، جواب این بلبل زبونیتم شب پس میدی
تهیونگ: کوک داداش حس میکنم عاشق شدی
جونگکوک: اره همچین حسی کن تا سرتو بپاچم
کانیا: اوکی تمومش کنید من میرم بخوابم
جونگکوک: برو منم الان میام گرل
{کانیا}
توی رستوران نشسته بودیم چندتا پسر هم پشت سر من نشسته بودن چندباری اومدن سمتم و باهام شوخی کزدن و اینا
لیسا: کانیا فردا میای بریم بسزون
کانیا: نه فردا جایی کار دارم
جونگکوک: عشقم میشه بیای پیشم بشینی
کانیا: کوک من روبه روتم
جونگکووک: گفتم بیا کنارم بشین(عصبی و جدی)
م.کوک: پسرم اروم باش چرا دعوا داری
جونگکوک: دخالت نکن
ب.کوک: اوک
رفتم کنار جونگکوک نشستم و از ابمیوه ام نوشیدم که دستی دور کمرم حلقه شد میدونستم جونگکوکه خودمو ازش دور کردم که محکم تر منو سمت خودش کشید
لیسا: داداش من به جای کانیا دردم اومد ولش کن
جونگکوک: یادم رفت اجازه بگیرم ازت کی به همسرم دست بزنم
لیسا:😐
کانیا: جونگکوک ابمیوم ام ریخت روی شلوارت
جونگکوک: اه گندش بزنن قرار بود با این لباسام بیام فرودگاه
کانیا: ببخشید خودت منو کشیدی
لیسا:داداش تو توی همه موارد اینهمه وحشی ای😈
جونگکوک: اهومممم
لیسا: چجوری کمرت سالمه بعدشم کانیا خیلی ظریفه بچم
کانیا: با حرف زدن راجب اینا داره چندشم میشه بحثو عوض کنین
جونگکوک: چشم بیزحمت شلوارمو تمیز کن
کانیا: تمیز کن عزیزم(جدی)
دستمال برداشتم و شروع کردم به تمیز کردن رون پاش
جونگکوک: اوکی بسه بیا بشین
کانیا: اوک
کنارش نشستم و غذامو میخوردم
(فردا صبح)
{جی کی}
یکم پیش رسیدیم کره الان با کانیا انباریم کانبا یا تهیونگ رفته خوراکی بگیره
کانیا: ما اومدیمممم
ته: خوش اومدیممم
جونگکوک: شما دوتا چرا دیر کردین
کانیا: رفتیم یکم دور هم زدیم کار بدس کردیم؟
جونگکوک: اره، جواب این بلبل زبونیتم شب پس میدی
تهیونگ: کوک داداش حس میکنم عاشق شدی
جونگکوک: اره همچین حسی کن تا سرتو بپاچم
کانیا: اوکی تمومش کنید من میرم بخوابم
جونگکوک: برو منم الان میام گرل
۱۴.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.